مرکزداده یک فضای اختصاصی است که شما مهمترین اطلاعات خود را روی آن نگهداری میکنید. بنابراین این فضا مانند یک خانه باید از بهترین طراحی و راهکارها برای کارایی، امنیت، بهرهوری و قابلیت اطمینانپذیری برخوردار باشد. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، استفاده از استانداردهای معتبر در هنگام طراحی یا ارتقای یک مرکزداده است.
برخی از استانداردهای مراکز داده مانند NFPA، استانداردی بینالمللی است و برای تمام کشورها و سازندگان مراکز داده كاربرد دارد اما برخی از استانداردهای مراکزداده مانند New York State Energy Conservation Construction Code در محدوده یک شهر یا یک کشور قابل اجرا و مختص آن منطقه هستند.
به علاوه، برخی از استانداردها مانندUptime Institute Tier با بهرهوری و کارایی مراکز داده سروکار دارند و برخی دیگر ضروری نیستند و هر مرکز دادهای برای دستیابی به سطح بالاتری از کیفیت و سازگاری با محیط زیست، این استانداردها را لحاظ ميکند. براي نمونه ميتوان از این استانداردها LEED، Green Globes و Energy Star را نام برد.
بسیاری از سازندگان مراکز داده در هنگام طراحی، ساخت و بهرهبرداری از یک مراکز داده به سراغ رعایت و لحاظ کردن حداقل نیازمندیهای استانداردهای مرتبط میروند یا حداقل تعداد استاندارد ممکن را در نظر ميگيرند و در طراحی و ساخت از آن پیروی میکنند که البته اين موضوع یک اشتباه بزرگ است.
چون شرکت شما گرانترین ساختمان را برای یک مرکزداده طراحی و اجرا میکند، بنابراین بهتر است به حداقلها اکتفا نشود و استانداردهای بیشتری به کار گرفته شود تا به سطح بالاتری از کارایی و بهرهوری دست يابيد. در ادامه مهمترین استانداردهای مراکز داده كه رعايت آن در هر مركز دادهاي ضروري است را بررسي ميكنيم:
سه استاندارد بزرگ
در طراحی مراکزداده و زیرساختهای آن سه استاندارد عمده و اساسی مطرح است که باید مورد توجه قرار بگیرند:
Uptime Institute Tier Standard
این استاندارد یک روشی مبتنی بر کارایی را در طول مراحل طراحی، ساخت و راهاندازی یک مرکزداده توسعه میدهد. این استاندارد مشخص میکند در هر سطح یا لایة مرکزداده برای دستیابی به بالاترین خطاپذیری یا قابلیت اطمینان باید از چه تجهیزات و با چه شرایطی استفاده کرد.
این همچنين به سازندگان مراکز داده نشان ميدهد چگونه زیرساختهای یک مرکزداده را طراحی و پیادهسازی کنید تا سریعترین خطایابی، رفع مشکل و افزودنگی به دست آید. سطوح تعریف شده در این استاندارد را میتوان در جدول زیر مشاهده کرد. موسسه Uptime Institute با مجموعهای از گروههای کاربری این استاندارد را برای اولین بار توسعه دادند و تاكنون به مشکلات و کاستیهای آن رسیدگی میکنند.
ANSI/BICSI 002-2014
بهترین پیشنهادها برای طراحی مراکزداده و اجزای آن. این استاندارد جنبههای اصلی مورد نیاز برای برنامهریزی، طراحی، ساخت و انجام مراکزداده و ساختمانهای MEP را بررسی ميكند و بهترین پیشنهادها و راهکارها را ارائه میدهد.
این استاندارد میگوید که چگونه مرکزداده را از آتشسوزی دور نگه دارید یا چگونه اطلاعات و تجهیزات فناوری اطلاعات را در بالاترین سطح امنیتی و حفاظتی نگهداری کنید.
همچنين این استاندارد میتواند راهنمای اصلی سازندگان مراکزداده باشد و مراحل طراحی و ساخت را به ۵ سطح اعتمادپذیری ۰ تا ۴ تقسیم کند. استاندارد مورد نظر توسط موسسه بیکسی (BICSI) توصیه شده است و از سوی این مرکز نیز گواهینامه معتبر آن صادر میشود.
ANSI/TIA 942-A 2014
استاندارد زیرساختهای ارتباطی برای مراکزداده. این استاندارد بیشتر دربارة کابلکشی و طراحی مبتنی بر ویژگیهای شبکه بحث میکند و دارای مفاهیم متعددی در حوزة افزایش خطاپذیری و افزودنگی سیستم براساس استاندارد Uptime Institute’s Tier است.
در این استاندارد درباره کابلکشی ساختاریافته با کابلهای مسی و فیبرنوری صحبت میشود. همچنين دستورالعملهایی برای افزونگی سیستم، محافظت از مرکزداده در برابر حوادث طبیعی، مدیریت پایگاه داده، طراحی تجهیزات الکترویکی و مباحث ذخیرهسازی و پشتیبانگیری به مدیران شبکه ارائه میدهد.
TIA در پی استانداردسازی تمامی بخشها و قطعات یک مرکزداده است تا توسعهپذیری و مقیاسپذیری آنها سادهتر، سریعتر و برای مدت طولانیتر صورت گیرد.
EN 50600
یک استاندارد بینالمللی برای مراکزداده است که بیشتر روی مفاهیم و تعریفهای سه استاندارد قبلی مبتنی است و از دستورالعملها و توصیههای UI، TIA و BCSI سود میبرد.
این استاندارد در ۶ بخش تعریف شده است: مفاهیم و تعاریف عمومی، ساختمان، منبعتغذیه، کنترل محیط، زیرساخت ارتباطی و کابلها، امنیت سیستم، مدیریت و سیستمهای عملیاتی اطلاعاتی. همانطور که مشاهده میشود، استاندارد EN 50600 درباره فناوری اطلاعات، زیرساختها و امکانات مراکزداده استاندارد صحبت میکند و سعی دارد کاستی و نواقص مورد نیاز برای طراحی مراکزداده در بازار را پوشش دهد.
این استاندارد نیز مراکزداده را در ۴سطح مختلف تعریف میکند و این استاندارد بیشتر در کشورهای اروپایی استفاده و پیروی میشود.
استانداردهای رگولاتوری
بخشهای رگولاتوری دولتها براساس مقررات و سیاستگذاریهای خود و همینطور قوانین کسبوکاری، مجموعهاي از سری استانداردها و دستورالعملهايي را تعیین و پیشنهاد میدهند که سازندگان مراکزداده مجبور به لحاظ كردن آنها هستند.
برخی از این استانداردهای وضع شده توسط رگولاتوری در بخش مراکزداده شامل HIPPA، SOX، SAS 70 نوع یک و دو و استاندارد GLBA است. این استانداردها به مرور زمان تغییر ميكنند و با نسخههای جدیدتري جایگزین میشوند.
استانداردهای علمیاتی
استانداردهای عملیاتی به آن دسته از استانداردها گفته میشود که پس از طراحی و ساخت یک مرکزداده باید مورد توجه و پیادهسازی قرار گیرند.
این استانداردها، فرآیندهای روزانه و روشهای نگهداری و محافظت از مراکزداده را چه در سطح اطلاعات و چه در سطح زیرساختها و تجهیزات پيشنهاد ميدهند. این استانداردها نیز برحسب ماهیت یک مرکزداده یا نوع کسبوکار آن و شرایط محیطی و سیاستهای وضع شده برای فعالیت مراکزداده در کشورهای مختلف، میتوانند متفاوت از هم باشند و دستورالعملهای متضادی را توصیه کنند.
در کل این نوع استانداردها به مدیران شبکه نشان ميدهد چگونه بر فعالیت مرکزداده نظارت و کنترل دقیق داشته باشند، تجهیزات مختلف را تعمیر، نگهداری و برای تداوم کسبوکار مرکزداده تلاش کنند. برخی از این استانداردها به شرح زیر است:
Uptime Institute: پایداری عملیاتی
ISO 9000: کیفیت سیستم
ISO 14000: سیستمهای مدیریتی محیطی
ISO 27001: امنیت اطلاعات
PCI: امنیت مراکزداده سیستمهای پرداخت مالی
SOC، SAS70 & ISAE 3402، SSAE16، FFIEC: کنترل اطمینان
AMS-IX: استمرار کسبوکار مرکزداده
نتیجهگیری
اینکه شما مجبور به استفاده از كدام استاندارد هستيد، به ميزان زيادي بستگي به محيط كسب و كار شما دارد. وابستگی زیادی به محیط کسبوکار شما دارد.
در امریکا و اروپا استانداردهاي متفاوتي مورد استفاده قرار ميگيرند. استانداردهای بینالمللی در بیشتر کشورها مورد توجه و پیروی قرار میگیرند. مهمتر از انتخاب نوع استاندارد، پیادهسازی کامل استاندارد مورد نظر و تداوم و استمرار آن قابل اهميت است.
باید از ابتدا مراحل پیادهسازی استاندارد در مرکزداده مستندسازی شود و برای تمامی مدیران، بخشها و کارمندان این موضوع توجیه شود که باید دستورالعملهای استاندارد انتخاب شده را دنبال و بر اجرای آن اصرار داشته باشند.
انحراف از یک استاندارد میتواند دلایل زیادی از جمله محدودیتهای مالی یا محدودیتهای فیزیکی و محدوديت دسترسی آن داشته باشد، اما ضروريست كه اين موضوع با توافق همة مدیران و سرمایهگذاران صورت گیرد و به دنبال راهکارهایی برای جبران و جایگزینی آن باشيم.
دیدگاه خود را بنویسید