همه میدانیم صنعت دیتاسنتر ایران با چالشهای بزرگی مانند تحریمها، کمبود تجهیزات و سختیهای تامین قطعات بهروز، سرمایهگذاری پایین، نابهسامانی قوانین و نبود یک رگولاتور قدرتمند رنج میبرد. درست در سالهایی که عواملی مانند همهگیری ویروس کرونا، شتابگیری هوش مصنوعی و همهگیر شدن فناوریهایی مانند واقعیت افزوده باعث رشد سریعتر دیتاسنترها در کشورهای دیگر شدند؛ دیتاسنترهای فعلی و فعال بازار نتوانستند خودشان را به حرکت پرشتاب جهانی برسانند. به همین دلیل، در فضای هاستینگ، سرور و مرکزداده ایران، چالشهای ریز و درشت زیادی مشاهده میشود. با جناب آقای مهندس حمیدرضا شاهرخی، مدیر بخش فنی و مهندسی شرکت تیام شبکه به گفتوگو نشستیم تا برخی از این موانع و مشکلات را بررسی کنیم.
در ابتدا، یک وضعیت کلی از صنعت دیتاسنتر در ایران به ما بدهید. از نظر کمی و کیفی مراکزداده ایرانی در حال رشد هستند یا بازار راکد و درجا است؟
در ایران هم مانند سایر کشورها، حوزه دیتاسنتر، شبکه، سرور و ذخیرهسازی در حال رشد و بزرگ شدن است؛ هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی اما شاید این سرعت رشد به اندازه میانگین جهانی نباشد.
ما در ایران، آمار و ارقام دقیقی نداریم که بگوییم مثلا سال ۱۴۰۱ تعداد دیتاسنترها چند درصد رشد داشته یا کل ظرفیت محاسباتی کشور چقدر افزایش یافته است. میانگینهای جهانی میگویند هر ساله صنعت دیتاسنتر حدود ۲۴ درصد رشد دارد ولی فکر میکنم در ایران کمتر باشد.
شما به طور حسی هم میتوانید بفهمید این بازار رشد کرده است. چند سال پیش فقط چند شرکت ارائهدهنده تخصصی سرویسهای سرور ابری و مجازی بود ولی اکنون دهها شرکت، سرور ابری میدهند؛ شبکه ملی اطلاعات توسعه یافته است و بسیاری از سرویسهای دولت الکترونیک، بانکها و سازمانها یا سرورهای پیامرسانهای بومی روی دیتاسنترهای داخلی است.
ضمن اینکه دولتیها و خود وزارت ارتباطات هم دارد دیتاسنترهای منطقهای و هاب استانی راهاندازی میکند. شرکتهای خصولتی و خصوصی هم در بازار مرکزداده دارند پر قدرت کار میکنند؛ اگرچه از نظر توان مالی و فنی در سالهای اخیر محدود شدند و مشکلات فراوانی دارند که در ادامه حتما اشاره میکنم ولی اینطور نیست که تعطیل شده باشند بلکه دارند خودشان را بالا میکشند. بالاخره در یک بازار رقابتی هستند و باید سرویسهای بیشتر و بهتری بدهند و هر روز ظرفیت جدیدی ارائه کنند. حرفم این است که بازار دیتاسنتر ایران را نمیتوان گفت دو یا سه برابر شده ولی متوقف و راکد هم نیست و هر ساله بزرگتر میشود و ارزش مالی آن افزایش مییابد.
شما در همین نمایشگاه الکامپ، شاهد رونمایی از چندین محصول بومی شبکه و دیتاسنتر بودید که برای اولین بار در ایران، میدیدیم. پس شرکتها، نیروهای متخصص، صنف و حتی دولت به دنبال افزایش ظرفیتها و توانمندیها است و اصولا دنیای دیجیتالی امروزی اجازه نمیدهد این صنعت متوقف شود.
بزرگترین چالش فعلی مراکزداده ایرانی را چه میدانید؟
با قاطعیت میتوان گفت بزرگترین چالش این صنعت، عدم وجود سیستمی نظاممند و منسجم در وضع قوانین و نظارت بر اجرای آنها است. چون این موضوع و نداشتن برنامهریزی مدون کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت باعث شده که در حوزههای طراحی، ساخت و حتی بهرهبرداری از دیتاسنترها، شاهد چالشهای عمیقی باشیم.
نداشتن یک سیستم رتبهبندی درست دیتاسنترهای ایرانی، عدم شفافیت در تعرفهها و هزینهها و منابع، مشکلات تجاریسازی و بالا بودن قیمت تمام شده خدمات، همه اینها ناشی از همان نبود یک رگولاتور قوی و مورد قبول همه بازار است.
در کنار این، چالشهایی که برای دیتاسنترهای خارجی هست برای داخلیها هم وجود دارد؛ مثلا بحث منابع انرژی محدود و پایداری، کمبود متخصص، افزایش دمای رکها به دلیل نصب سرورها و تجهیزات بیشتر و همینطور سیپییو و جیپییو بیشتر در یک سرور، مشکلات سیستمهای سرمایش قدیمی و بحثهای تجاری و اقتصادی که تقریبا همه گرفتارش هستند.
در چند ماه اخیر، چندین بار شاهد قطعی دیتاسنترهای ایرانی به دلیل برقرفتگی یا آتشسوزی بودیم. چرا قطعی برق تبدیل به یک مسئله حاد برای مراکزداده ایرانی شده؛ در صورتی که در سایر نقاط کمتر اتفاق میافتد؟
مشکل برق برای همه دیتاسنترهای دنیا است. شما در تابستان همین امسال، دیدید که دیتاسنترهای شرکتهای بزرگ اروپایی هم آتش گرفتند و خاموش شدند که بعدا مشخص شد دلیل آن، نوسانات برق و فشار زیاد روی شبکه توزیع برق بوده. حتی خبری آمد که یک دیتاسنتر در استرالیا قطع شد.
موسسه آپتایم میگوید حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد خاموشیهای دیتاسنترها به دلیل مشکلات ناشی از برق است اما خوب در ایران و طی دو سه سال اخیر، دیتاسنترهای بیشتری به دلیل برق رفتگی برای چند ساعت از کار افتادند و این مسئله وارد یک فاز بحرانی شده است.
چند دلیل هم وجود دارد. شرکتها به دلیل نداشتن پول و سرمایهگذاری پایین، از طرحهای جایگزین تامین برق مانند ژنراتورهای پشتیبان استفاده نمیکنند و فقط وابسته به شبکه توزیع برق شهری هستند که آن هم فشار زیادی در زمانهای اوج مصرف، تحمل میکند.
ضمن اینکه دیتاسنترها یک چرخه و زنجیره هستند و باید برق آنها از چندین نقطه تامین شود؛ بهروزترین سختافزارها و نرمافزارهای مانیتورینگ شبکه، باتری، یوپیاس، پنل توزیع برق یا pdu و غیره را در دیتاسنتر خود استفاده کنند که بعضا باز به خاطر کاهش هزینهها، انجام نمیشود.
امروزه، سختافزارهای بومی بسیار خوبی در کشور برای بحث مدیریت هوشمند برق دیتاسنترها ساخته شده که با نمونههای خارجی رقابت میکنند و حتی بهتر هستند و امکانات بیشتری به مشتری میدهند. سازمانهای زیادی هم از این سختافزارها استفاده میکنند و البته شرکتهایی هستند که کمتر اهمیت میدهند و بعدا باید چندین برابر، خسارتهای ناشی از قطعی دیتاسنترها را بپردازند.
برخی از کارشناسان اعتقاد دارند از نظر فنی فاصله خیلی زیادی با صنعت دیتاسنتر در اروپا و امریکا داریم؛ شما هم چنین نظری دارید؟
با توجه به شرایط تحریمها، از نظر برخی موارد فنی، محدودیتهایی وجود دارد اما از آنجایی که در صنعت دیتاسنتر مانند بسیاری از کسب و کارها از چهار عامل اصلی سرمایه گذاری، دانش، تجربه و تکنولوژی استفاده میشود، تاکنون با استفاده از نیروهای انسانی با دانش و تجربه، تاثیر تحریمها در حوزه تکنولوژی کاهش یافته است.
بازار دیتاسنتر ایران نشان داده اگر از سوی دولت مورد حمایت قرار بگیرد و قوانین شفاف و راهگشایی وضع شود و از سوی دیگر، موانعی که باعث بسته شدن دست و پای خصوصیها شدند؛ برداشته شوند؛ پتانسیل و توان بالایی برای رقابت با دیتاسنترهای خارجی دارد. ایرانیها از نظر استعداد، نیروی انسانی و ظرفیتها چیزی از کشورهای منطقه و حتی آسیای شرقی کم ندارند و هماکنون هم میبینیم برخی دیتاسنترها یا تجهیزات شبکه بومی، قابلیت رقابت با اروپا و امریکا را دارند.
فقط باید برای این بازار یک سازماندهی و مدیریت کلان استفاده از سرمایههای انسانی و مالی، منابع عمومی و برنامهریزی صورت بگیرد تا شاهد جهشهای بزرگی باشیم.
یکی از مشکلات دیتاسنترهای ایرانی، عدم اجرای سیستم رتبهبندی Tier است. عدم طبقهبندی دیتاسنترها براساس Tier و الزام به رعایت استانداردهای گفته شده در آن، چقدر روی کیفیت دیتاسنترهای ایرانی و قطعی آنها تاثیرگذار است؟
عدم وجود Tiering واقعی در دیتاسنترهای کشور باعث اتلاف منابع زیادی در حوزههای مختلف از جمله انرژی، نیروی انسانی، مالی و از همه مهمتر آسیب پذیری در مقابل آفندها شده است. سالهای روی استانداردهای دیتاسنتر از جمله استاندارد Tier کار شده و اهدافی مانند پایداری و افزایش آپتایم دیتاسنترها را تامین میکنند. ما در ایران نمیدانیم مثلا دیتاسنتر فلان شرکت دارای Tier 2 یا Tier 3 است و مشتری باید چه انتظاری از هاستینگ و سرور خریداری شده، داشته باشد.
اصولا هر چقدر سراغ ممیزی و رتبهدهی دیتاسنترها برویم و همه به طور شفاف بدانند کدام دیتاسنتر، سطح کیفی پایینی دارد و کدام دیتاسنتر بالاترین سطح استانداردها را کسب کرده؛ بازار رقابتی شده و همه سعی میکنند کیفیت سرویسها و کلوکیشنهای خود را افزایش دهند.
یکی دیگر از چالشهای بزرگ دیتاسنترها در خارج از کشور، تامین برق و هزینههای سرسامآور آن است. بسیاری از فناوریها و نوآوریهایی که در صنعت دیتاسنتر جهان طی سالهای اخیر شاهد بودیم؛ به خاطر همین مسئله تامین برق و کمبود انرژی است. در ایران هم این چالش مطرح است؟
بله. میزان مصرف انرژی در دیتاسنترها به عنوان اصلی ترین پارامتر در ارزیابی کیفیت طراحی، ساخت و بهره برداری در دیتاسنترها است؛ به طوری که کارآمدی یک دیتاسنتر با میزان مصرف انرژی رابطه مستقیم دارد. طراحان، علاوه بر رعایت استانداردهای بینالمللی در طراحی دیتاسنتر به پارامترهای مقرون به صرفه گی دیتاسنتر از جمله PUE توجه زیادی دارند.
متاسفانه عمدتا طراحان و حتی سازندگان دیتاسنترها در ایران، بیشتر به سرمایه گذاری اولیه (CAPEX) توجه دارند تا هزینه های جاری در زمان بهره برداری در دیتاسنتر(OPEX). ریشه این مشکل در عدم توجه طراحان به ایجاد تعادل بین هزینه های CAPEX و OPEX در طرحهای اقتصادی دیتاسنتر است. وقتی یک شرکت سرویسدهنده سرور و هاستینگ میبیند باید هزینه زیادی برای ساخت دیتاسنتر جدید یا افزایش ظرفیت و ارتقای دیتاسنتر قدیمی خود بپردازد ولی به خاطر رقابت با دیتاسنترهای خارجی، سود خالص بسیار کمتری روی سرویسها دریافت میکند؛ پس ترجیح میدهد سراغ طرحهای نوآورانه مصرف انرژی یا تامین برق نرود و طرح جایگزینی برای برق رفتگی نداشته باشد. مشکل برق دیتاسنترها در ایران بیشتر اقتصادی و تجاری است تا فنی و منابع. ایران بزرگترین ظرفیت برای بهرهبرداری از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر مانند پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی، پیادهسازی سیستمهای سرمایشی طبیعی در کنار رودخانهها، دریاچهها یا کوهها را دارد ولی چرا شرکتها سراغ این کارها نمیروند؟ چون برایشان صرفه اقتصادی ندارد و خیلی راحتتر هستند وابسته به شبکه توزیع برق شهر باشند.
از نظر نیروی انسانی متخصص وضعیت این صنعت را چطور میبینید؟
الان بازار طوری است که همه شرکتها باز هم به خاطر کاهش هزینهها و افزایش حاشیه سود، مصرفکننده نیروی انسانی شدند و دوست دارند فردی استخدام کنند که همان روز سر پروژه برود و گرهگشا باشد.
در گذشته این مشکل کمتر به چشم میآمد ولی اخیرا این صنعت نیز دچار کمبود شدید نیرویهای متخصص در حوزههای مختلف شده است. مهاجرت این سرمایههای ملی که در این صنعت رشد و پرورش یافته و تجربه کسب کردهاند؛ باعث شده در کلیه لایهها کمبود متخصصان مجرب حس گردد و اپراتورهای دیتاسنتر، با مشکلات پیچیدهای دست و پنجه نرم کنند. البته، آمارها نشان میدهند کل دنیا نگران کمبود نیروی متخصص دیتاسنتر است.
به نظرم باید شرکتها تلاش بیشتری در آموزش و رشد کارمندان خود داشته باشند و دولت هم طرحهای تشویقی و حمایتی در نظر بگیرد تا متخصصین بیشتری پرورش یافته و در همه سطوح زیرساختی شبکه کشور به خدمت گرفته شوند.
همین الان هم در بازار افراد زبده و ماهر کم نداریم و شما میبینید جدیدترین متدها و فناوریهای دنیا در برخی آموزشگاههای مهندسی شبکه تدریس میشود ولی درصد رشدی که داریم با نیاز بازار همخوانی ندارد و باید قدرت پرورشدهندهگی بیشتری داشته باشیم.
نقش دولت در ساماندهی به مراکزداده و ارائه مشوقهایی برای توسعه و پیشرفت آنها و بهکارگیری فناوریهای روز دنیا را چگونه ارزیابی میکنید؟
قطعا نقش دولت در حمایت از تشکلهای صنفی (ونه دخالت مستقیم)، وضع قوانین و استانداردهای ملی، نظارت بر صدور مجوزها و کمک و حمایت در استفاده از فناوری های نو، ارائه مشوقهای وارداتی و حتی صادراتی، تعدیل تعرفه های مصرف انرژی، سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه صنعت دیتاسنتر بسیار موثر است. با توجه به تجربه چندین سال اخیر، ثابت شده که بخش خصوصی و تا حدودی خصولتی کشور به حد کافی دارای پتانسیل در حوزه های طراحی و ساخت و بهره برداری دیتاسنتر هستند و فقط از دولت توقع حمایت در حوزه های کلان را دارند.
در ایران آماری هست چند درصد دیتاسنترها استاندارد و چند درصد غیراستاندارد هستند؟
آمار مشخص و دقیقی نداریم. در سالها اخیر، سازمان نظام صنفی رایانهای کشور با همکاری سازمان فناوری اطلاعات وزارت ارتباطات و ارگانهای دیگر، به جد دنبال تدوین قوانین ممیزی و رتبهبندی مراکزداده بودند و حتی چندین دیتاسنتر و شرکت موفق شدند گواهینامه رتبهبندی بگیرند اما هنوز یک متولی قدرتمند برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات یا ارائه برنامههای کلان برای طراحی و ساخت دیتاسنترها، ارتقای کیفیت آنها و تدوین استانداردهای جدید نداریم.
بنابراین، در این بازار نمیتوان به طور شفاف گفت دیتاسنترهای شرکت شماره ۱ کاملا استاندارد و دیتاسنترهای شرکت شماره ۲ غیراستاندارد هستند.
دیدگاه خود را بنویسید