بحران ویروس کرونا (Coronavirus) یک پدیده چندوجهی نادر در قرن ۲۱ است. محصور و محدود به یک کشور خاص نیست و کل جهان در تب و تاب آن قرار گرفتند. به همان اندازه که مدیران و مقامات کشورها باید در قبال آن مسئولیت‌پذیر باشند؛ تک تک شهروندان شهرها و کشورها باید از خود و دیگران مراقبت کرده و با نیروهای فعال در صحنه صداقت و همکاری داشته باشند.

به همان اندازه که عکس‌ها و فیلم‌های شهرهای در قرنطینه کشور چین احساسات و عواطف آدمی را برمی‌انگیزد؛ اقدامات مسئولین چینی در آینده مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.

یک پرستار بیمارستان، همزمان مادر هم هست و باید از یک سو به وظیفه خطیر شغلی خود عمل کند و از سوی دیگر استرس‌ها و اضطراب‌های دور نگه داشتن فرزندانش از خطر این ویروس را به جان بخرد. زن و شوهری که تازه زندگی مشترک خود را شروع کردند؛ باید با یکدیگر وداع کرده و نمی‌دانند چه سرنوشتی منتظر آن‌ها است؛ چون زن امدادگر است و باید وارد یک شهر قرنطیه شده شود.

درباره پدیده‌ای حرف می‌زنیم که به طور مستقیم با جان میلیون‌ها انسان سروکار دارد. ثانیه‌ای تعلل یا کوچک‌ترین سهل‌انگاری و کم‌کاری می‌تواند شهری را به کام مرگ بکشاند و درد و رنجی به مردم تحمیل شود که بی‌پایان است.

هنوز ویروس کرونا مهار نشده و سازمان بهداشت جهانی نیز وضعیت اضطراری اعلام کرده است؛ بیش از ۳۰۰ قربانی و ۱۵ هزار بیمار در چین و ۲۶ کشور دیگر جهان (تا لحظه نگارش این مقاله) گزارش شده و هر روز بر این تعداد افزوده می‌شود.

بی‌شک می‌توان گفت یکی از بحران‌های بزرگ یک دهه اخیر و شاید قرن حاضر است اما درس‌های مدیریتی بزرگی برای ما به همراه دارد و قطعا در آینده گفتنی‌های بیشتری دراین‌باره منتشر خواهد شد.

فعلا، می‌توان به ۵ درس مدیریتی زیر اشاره کرد که ویروس کرونا در آن حجم گسترده یک بحران به ما می‌آموزد:

۱- صداقت در بحران

شایعات زیادی در فضای مجازی پیرامون زمان اولیه شروع و تشخیص ویروس کرونا منتشر شده است. برخی شایعات می‌گویند دولت چین تا یک ماه این ویروس را مخفی نگاه داشته و بعد با شیوع گسترده آن و بالا رفتن آمار تلفات و از سوی دیگر به خطر افتادن جان میلیون‌ها انسان در شهر ووهان، آن را علنی می‌کند. این آزمون برای همه کشورهای دیگر هم تکرار می‌شود و باید صداقت در مواجهه با بحران داشته باشند.

دروغ‌گویی، پنهان‌کاری و کتمان حقیقت نمی‌تواند پیامدهای یک بحران را کم یا از آثار آن بکاهد. البته، دولت چین در روزهای بعدی صداقت بالایی از خود بروز داده و با مجموعه اقداماتی که صورت داد؛ وجه دیگری از مواجهه با بحران را به کل جهان مخابره کرد.

ویروس کرونا به ما می‌آموزد هنگامی که نشانه‌هایی از بحران در سازمان و مجموعه خود یافتید؛ بهتر است به این نشانه‌ها اهمیت داده و با صداقت، موضوع را بررسی و اقدامات پیش‌گیرانه لازم را آغاز کنید. گاهی اوقات همان اقدامات اولیه می‌تواند به مثابه عبور از بحران باشد و جلوی پیشرفت و گسترش آن را بگیرد و از رخ دادن فاجعه‌ای بزرگ جلوگیری کند ولی اگر مدیران به فکر آبروی خود باشند و از روی تنبلی یا حفظ سمت و جایگاه خود سعی در پنهان کردن نشانه‌های اولیه بحران داشته باشند؛ شاید دیگر هرگز نشود این بحران را مهار کرد و خود این مدیران هم ندانند چه چیزی در انتظارشان است.

۲- سرعت تصمیم‌گیری در بحران

در هنگام وقوع یک بحران، ثانیه‌ها و میلی‌ثانیه‌ها ارزشمند و تعیین‌کننده هستند. یکی از ویژگی‌های رهبران تجاری موفق در دنیا، قدرت تصمیم‌گیری در لحظه است. آن‌ها آموزش دیدند برای چنین لحظاتی چگونه تصمیم‌گیری کنند و از پیش ده‌ها سناریو مختلف مواجه شدن با یک بحران را تمرین کرده‌اند. آن‌ها منتظر تایید دیگران، شنیدن نظر مقامات بالادست، بررسی نتایج و آثار تصمیم‌شان یا فرار از پذیرفتن مسئولیت و تصمیم‌گیری نمی‌مانند و آن کاری که درست است را انجام می‌دهند.

قرنطینه کردن شهری با ۱۱ میلیون جمعیت، ساخت یک بیمارستان بزرگ هزار تخت‌خوابی و لغو پروازهای خارجی و کلیه ترددهای حمل و نقلی، تعطیلی کارخانه‌ها و شرکت‌های بزرگی که محل جمع شدن هزاران کارگر هستند و لغو همه برنامه‌ها، رویدادها و جشن‌های ملی و مذهبی از جمله تصمیم‌های بزرگی هستند که چینی‌ها در مواجهه با ویروس کرونا گرفتند؛ بدون اینکه به آثار و نتایج آن‌ها بیندیشند یا منتظر آینده باشند.

هم‌اکنون ضربه‌های اقتصادی که به چین و شرکت‌های بزرگ بین‌المللی وارد شده را نمی‌توان تخمین زد؛ به‌طوری‌که کل اقتصاد جهان در شوک به سر می‌برد ولی قطعا نجات جان انسان‌ها اهمیت بیشتری دارد.

۳- قدرت اجرا در بحران

صحنه‌های ساخت یک بیمارستان هزار تخت‌خوابی مخصوص بیماران مبتلا به ویروس کرونا در شهر ووهان چین طی ۱۰ روز، بهترین نمونه از قدرت اجرا و سرعت اقدام در زمان بروز یک بحران است.

مدیران و رهبران کسب‌وکارها باید یاد بگیرند علاوه بر اینکه در مواجهه با بحران صداقت در پیش بگیرند و قدرت تصمیم‌گیری در لحظه داشته باشند؛ توان به میدان کشیدن همه استعدادها، نیروها و امکانات برای اجرایی کردن تصمیم‌ها را از خود بروز دهند. مرور صحنه‌های ساخت این بیمارستان، عزم و اراده دولت و ملت چین برای مبارزه با این ویروس (بخوانید بحران بزرگ انسانی) را نشان می‌دهد.

صدها بیل مکانیکی شبانه‌روز مشغول کندن و صاف کردن زمین هستند و همزمان صدها دستگاه مکانیکی دیگر دیوارهای بیمارستان را بالا می‌برند. لازمه این قدرت اجرایی نیز پیش‌بینی بحران، آموزش نیروهای انسانی، تجهیز امکانات و ابزارها و داشتن نقشه راه است.

۴- از خودگذشتگی در بحران

کافی است نگاهی به تصاویر پرستاران و پزشکان بیمارستان‌های چینی بیندازید تا درس بزرگ دیگر ویروس کرونا را دریافت کنید. گیس‌های بلند و زیبایی که بریده شده و در سطل آشغال انداخته شدند؛ سرهایی که تیغ زده شدند تا لباس‌های یکپارچه راحت روی سر قرار گیرند؛ نوشتن نام روی لباس‌ها تا از دیگران تشخیص داده شوند؛ خستگی‌های مفرط که باعث می‌شوند هر کجای بیمارستان ولو شده و به خواب بروند؛ وداع‌های پرستاران با همسر و فرزندان برای قرنطینه‌های طولانی و رفتن در کنار بیمارانی که شاید ساعتی دیگر زنده نباشند برای حداقل امیدها و رمق‌ها؛ همگی به ما می‌گویند برای عبور از بحران باید به دل بحران رفت؛ مسئولیت‌پذیری داشت و از خودگذشتگی کرد.

بحران‌ها بی‌شباهت به میدان‌های جنگ نیستند. در میدان جنگ، لشکری پیروز است که فرمانده خود را در نزدیک‌ترین نقطه به دشمن ببیند، نه در عقبه و ده‌ها کیلومتر دورتر از صحنه نبرد. کسب‌وکارهایی در مواجهه با بحران‌ها موفق هستند که از خودگذشتگی مدیران خود را مشاهده و عزم آن‌ها برای حل چالش‌ها و مشکلات را حس کنند.

مدیران راحت‌طلب، عافیت‌طلب، خودخواه و مغرور نمی‌توانند لیدرهای خوبی برای روزهای سخت شرکت‌ها باشند. در کارزارهای سخت است که مدیران جوهره خود را نشان می‌دهند و باعث تمایز خود و کسب‌وکارشان از رقبا می‌شوند.

۵- مسئولیت‌پذیری در بحران

آخرین درسی که ویروس کرونا نه تنها به مدیران بلکه هریک از انسان‌ها و شهروندان روی این کره خاکی می‌آموزد؛ انجام وظیفه است. هرکس هر کاری که دارد؛ مسئولیت‌اش را بپذیرد و به خوبی انجام دهد. تصور کنید پرستاران چینی سرکار حاضر نمی‌شدند؛ به این دلیل که جانشان در خطر است.

پزشکان چینی در بیمارستان‌ها و قرنطینه‌ها حاضر نمی‌شوند؛ چون احتمال دارد آن‌ها هم به ویروس کرونا مبتلا شوند. کارمندان شرکت‌های خدماتی، رفاهی و ایمنی شهرهای قرنطینه کار خود را ترک می‌کردند؛ چون ماندن در این شهر دیوانگی است و نیروهای امداد گسیل شده به مناطق بحرانی درگیری با کرونا؛ از پذیرش این مسئولیت سرباز می‌زدند.

تصور کنید در آن صورت چه فاجعه بزرگ انسانی، صدها و هزاران برابر بدتر از وضعیت فعلی در انتظار کشور چین و قطعا بعدتر در انتظار کل جهان بود. باید یاد بگیریم وقتی یک مسئولیت را می‌پذیریم؛ هم برای روزهای عادی و هم برای روزهای بحرانی وظیفه خود را انجام دهیم.

پذیرش مسئولیت اولین گام در مواجهه با بحران است. قطعا انسان‌ها ظرفیت‌های مختلفی دارند و شخصی یک هفته‌ای و دیگری چند هفته می‌تواند شرایط سخت را تحمل و در فشار کاری غیرمعمول تلاش کند. این مهم نیست که چه کسی قوی‌تر است و چه کسی ضعیف‌تر؛ مهم این است هرکس به وظیفه خود عمل کند و نشان دهد از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکرده است.