این روزها کمتر کاربری است که اهل گوش دادن به موزیک و استریم موسیقی  باشد ولی با سرویس اسپاتیفای آشنا نباشد. استارتاپی سوئدی که حدود ۱۱ سال  پیش در شهر استکهلم راه‌اندازی شد و اکنون بزرگ‌ترین و با‌ارزش‌ترین سرویس  استریم موسیقی دنیا است؛ حتی بالاتر از اپل موزیک، ساندکلاود، آمازون موزیک  و پاندورا! هم‌اکنون اسپاتیفای بیش از ۲۵۰ میلیون کاربر و ارزشی بالغ بر  ۳۰ میلیارد دلار، در صنعت موسیقی یک غول محسوب می¬شود و شرکت‌هایی مانند  اپل و آمازون را به زانو درآورده است. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم چگونه  یک استارتاپ کوچک در مدتی کمتر از ۱۰ سال یونیکورن می‌شود و کل صنعت  موسیقی دنیا را دگرگون می‌سازد.

                                

آشنایی با اسپاتیفای

شاید افرادی باشند که ندانند دقیقا اسپاتیفای چیست و چه‌کار می‌کند یا مدل  درآمدزایی آن چگونه است. اسپاتیفای یک سرویس استریم موسیقی قانونی است.  تمام محتوایی که روی این سرویس عرضه می‌شود؛ دارای کپی‌رایت و حق توزیع  است. در ۶۵ کشور جهان نمایندگی دارد و اکثر خدمات آن رایگان هستند که البته  با مشاهده یا گوش دادن با تبلیغاتی همراه خواهند بود.

کاربران با پرداخت هزینه‌ عضویت می‌توانند ماهانه از خدمات بیشتر این  سرویس همچون کیفیت بالاتر پخش و قابلیت دانلود موسیقی استفاده کنند.  کاربران در سراسر جهان می‌توانند به سرویس‌های این شرکت دسترسی داشته  باشند. برای انواع پلتفرم‌های سیستم‌عاملی اپلیکیشن دارد و حتی روی  کنسول‌های خانگی قابل اجرا است.

روش پرداخت هزینه‌ موسیقی به شرکت‌ها و هنرمندان با سرویس‌های دیگر متفاوت  است. آن‌ها به‌جای پرداخت مبلغ ثابت برای هر آهنگ یا آلبوم، یک حق امتیاز  را به صاحب اثر پرداخت می‌کنند که نسبتی از تعداد آهنگ‌های پخش شده از این  هنرمند به کل آهنگ‌های پخش شده است. اسپاتیفای از ۱۴ فروردین ۱۳۹۷ (سوم  آوریل سال ۲۰۱۸ میلادی) به‌ عنوان یک شرکت عمومی در بازار بورس نیویورک  حضور دارد.

حل یک مشکل بزرگ

شرکت توسعه نرم‌افزار اسپاتیفای در سال ۲۰۰۶ تاسیس شده است. شروع کار این شرکت با نامSpotify AB  در استکهلم سوئد بود. بنیان‌گذاران اسپاتیفای، دنیل اک و مارتین لورنتزون  هستند. هر دو پیش از تاسیس اسپاتیفای، در شرکت‌ها و استارتاپ‌های دیگری کار  کرده و مدیران فناوری آن‌جا بودند.

دنیل و مارتین در سال ۲۰۰۵ در سوئد با یکدیگر آشنا می‌شوند. دنیل می‌گوید  آپارتمانی در حومه شهر استکهلم و یک کامپیوتر مخصوص سینمای خانگی داشته  است. ساعت‌ها او و مارتین در این آپارتمان نشسته و درباره ایده‌ها و  موضوع‌های مختلفی با یکدیگر صحبت می‌کنند.

در نهایت، متوجه می‌شوند دنیای موسیقی با چالش تامین محتوای قانونی روبرو  است. دقیقا همانند اغلب شرکت‌های بزرگ جهان، آن‌ها هم می‌خواهند یک مشکل  بزرگ را حل کنند. مشکلی به نام اشتراک‌گذاری غیرقانونی فایل‌های موسیقی در  اینترنت!

عبارت «Spotify» از تلفظ اشتباه یک کلمه توسط مارتین نشات می‌گیرد ولی بعدا این دو دوست برای توجیه نام‌گذاری خود ترکیب Spot و Identify را انتخاب کردند.

فرآیند تحقیق و توسعه سرویس اسپاتیفای نزدیک به دو سال طول می‌کشد تا  سرانجام در ۱۶ مهر سال ۱۳۸۷ (۷ اکتبر ۲۰۰۸) اولین نسخه اپلیکیشن این شرکت  رونمایی و عرضه می‌شود. سیاست کلی اسپاتیفای از همان ابتدا تا کنون مشخص و  روشن بوده و می‌دانستند چه می‌خواهند و چگونه باید درآمدزایی کنند.

برای شروع، یک سری حساب‌های کاربری رایگان به صورت دعوت‌نامه در سرویس  ایجاد کردند تا هرچه زودتر بتوانند کاربران بیشتری جذب کرده و رشد کنند.  اما به طور همزمان، حساب‌های پولی نیز به این اپلیکیشن افزوده شدند. پس از  عرضه اپلیکیشن اسپاتیفای، ماموریت جدید این شرکت مذاکره با فعالان دنیای  موسیقی برای کسب مجوزهای لازم فروش آثارشان بود.

اسپاتیفای در دور اول جذب سرمایه، موفق شد در مجموع ۲۱.۶ میلیون دلار از  چهار سرمایه‌گذار بزرگ و عمده جمع‌آوری کند. در دور دوم جذب سرمایه، ۵۰  میلیون دلار به حساب این شرکت واریز شد و در نهایت در دور سوم جذب سرمایه  که سال ۲۰۱۰ رخ داد؛ ۱۶۱.۱ میلیون دلار توسط دو سرمایه‌گذار دیگر به  اسپاتیفای پرداخت شد. جذب سرمایه برای دنیل اک و مارتین لورنتزون

 در روزهای اولیه شروع به کار این شرکت اصلا آسان نبود. حتی دنیل یک بار  برای گرفتن وقت ملاقات برای جذب سرمایه، بیرون دفتر یکی از سرمایه گذاران  شب را به صبح رساند.

انفجار بازار موبایل

اپلیکیشن و سرویس اسپاتیفای از همان ابتدا نظر مثبت بزرگان دنیای فناوری  را به خود جلب کرد. به‌طوری‌که یکی از اولین طرفداران آمریکایی سرویس  اسپاتیفای، کارآفرین مشهور و موسس فیسبوک، مارک زاکربرگ بود که در  صفحه‌ شخصی خود آن را سرویسی عالی معرفی کرد.

شان پارکر، موسس نپستر که روزگاری بنیان‌گذاران اسپاتیفای مشتری او بودند و  آرزو داشتند سرویسی مشابه آن‌ها بسازند؛ جزو سرمایه‌گذاران سری سوم این  شرکت بود. همین‌طور، مدیر شرکت ضبط موسیقی یونیورسال پس از مشاهده‌ی اولین  نمونه‌ها از اپلیکیشن اسپتافیای، شیفته‌ی آن شد.

در فوریه ۲۰۰۹ ثبت‌نام بخش رایگان اسپاتیفای برای منطقه بریتانیا باز شد  ولی استقبال کاربران به حدی بود که دوباره مجبور شدند این بخش را غیرفعال  کرده و عضویت‌ها از طریق ارسال دعوت‌نامه باشد. در همین سال، اولین  کارت‌های تخفیف عضویت در اسپاتیفای به مناسبت فرا رسیدن کریسمس عرضه شد.

در سپتامبر ۲۰۱۰، یعنی دو سال پس از راه‌اندازی اسپاتیفای، حدود ۱۰ میلیون  قطعه موسیقی روی این سرویس وجود داشت در حالی‌که روی سرویس itunes اپل نزدیک به ۱۱ میلیون آهنگ وجود داشت. اسپاتیفای در سال ۲۰۱۱ وارد کشور  ایالات متحده شد و دوره‌ی رایگان ۶ ماهه همراه با نمایش تبلیغات و استفاده‌  نامحدود از موسیقی را به کاربران امریکایی پیشنهاد داد.

پیش از ورود به آمریکا، تعداد کاربران اسپاتیفای ۶.۶۷ میلیون نفر بود که یک میلیون از آنها کاربر سرویس‌های پولی بودند. در سال ۲۰۱۲، این شرکت به آمار ۲۰ میلیون کاربر فعال و ۵ میلیون کاربر  اشتراکی رسید. در این دوران، بازار موبایل و گوشی‌های تلفن همراه بسیار داغ  شده و رشد کاربران استریم موسیقی بسیار سریع بود. در این سال، مدیران  اسپاتیفای تصمیم گرفتند یک جذب سرمایه دیگر هم داشته باشند تا بتوانند  جوابگوی خیل عظیم کاربران جدید بازار موبایل باشند.

بسیاری از شرکت‌های سرشناس دنیا مانند کوکاکولا تمایل داشتند در این  استارتاپ خوش آتیه سوئدی سرمایه‌گذاری کنند. در نهایت، سرمایه‌ای ۵۳۷.۸  میلیون دلاری جمع‌آوری شد تا رشد این شرکت هرگز متوقف نشود و بتواند با  غول‌هایی مانند اپل در بازار موسیقی رقابت کند.

اسپاتیفای فقط به فکر افزایش آمار کاربران فعال و مشترکین خود نبود و  دایما فناوری‌های استریم موسیقی سرویس خود را بهبود می‌داد و تجربه کاربری  بهتری برای آن‌ها رقم می‌زد.

مثلا، در سال ۲۰۱۴ یک شرکت هوش مصنوعی و یادگیری عمیق به نام The Echo Nest را خرید تا بهتر بتواند عادت‌های گوش دادن به موسیقی کاربرانش را درک کند. شرکت دیگری به نام Seed Scientific را هم خرید که در زمینه تحلیل داده‌های موسیقی فعالیت داشت.

اسپاتیفای میلیون‌ها کاربر روزانه داشت و می‌خواست اطلاعات آن‌ها را برای  بهتر شدن تجزیه و تحلیل کند. اسپاتیفای در سال ۲۰۱۵ و در گام بعدی بهبود  خدمات خود سراغ خرید شرکت نسبتا معروف CrowdAlbum رفت که در جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل آثار هنری هنرمندان و جذب بیشتر مخاطبان متبحر است.

بروز چالش‌ها و موانع

در سال ۲۰۱۵، برخی از بازارها ارزش این استارتاپ را ۴ میلیارد دلار و برخی  دیگر ۱۰ میلیارد دلار تخمین زدند. در همین سال، اولین بازطراحی برند انجام  و سرویس موزیک ویدیو به اسپاتیفای افزوده شد. آنها تا آن زمان ۵۰ میلیون  کاربر فعال و ۱۲.۵ میلیون کاربر اشتراک پولی داشتند. آن‌ها در همین سال سراغ افزایش محبوبیت و بازاریابی رفتند. بیلبوردهای  بزرگی در شهرهای بزرگ جهان نصب کردند و انواع کمپین‌های تبلیغاتی خود را به  راه انداختند.

توسعه و رشد اسپاتیفای همیشه سریع نبوده است. آن‌ها در کشوری به نام سوئد  فعالیت می‌کردند نه امریکا یا انگلیس. در سوئد موانعی بر سر رشد سرویس‌ها و  محصولات آن‌ها وجود داشت که غالبا قانونی بوده و کاری از دست مدیران شرکت  برنمی‌آمد. به همین دلیل، در مقطعی دست به دامان دولت شدند و از  سیاست‌مداران سوئدی خواستند تا موانع اصلی توسعه و ورود به بازارهای جهانی  را برطرف کنند.

این استارتاپ که اکنون شرکتی ستبر شده است؛ در ادامه توسعه خود و رفع  چالش‌ها و موانع، دست به خرید چندین شرکت و استارتاپ زد تا برخی کمبودهایش  را رفع کند.

در نهایت، سوم آوریل ۲۰۱۸، سهام عمومی یا IPO  اسپاتیفای در بورس عرضه شد و روز مهمی برای این شرکت رقم خورد. قیمت هر سهم  این شرکت در ابتدای روز ۱۳۲ دلار اعلام شد و در پایان آن، معاملات با قیمت  ۱۴۹.۶ دلار برای هر سهم به پایان رسید. در نهایت این عرضه‌ی عمومی سهام  ارزش شرکت را به ۲۶.۶ میلیارد دلار رساند.

بازی با بزرگان

اسپاتیفای در ادامه توسعه خود و تصاحب بازار و البته مقابله با انحصارطلبی  اپل، با شرکت‌های بزرگی در جهان همکاری داشت. اپلیکیشن اسپاتیفای روی  دستگاه‌های پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴ و همچنین گوشی‌های هوشمند سری  اکسپریای سونی عرضه شده است.

با شرکت مسیریابی ویز نیز قراردادی امضا شد تا کاربران اپلیکیشن اندروید  این سرویس در هنگام گوش دادن به موسیقی، مسیر خود را نیز از ویز دریافت  ‌کنند. در سال ۱۳۹۶، مایکروسافت نیز به کار سرویس استریم Groove خود خاتمه داده و تمامی موسیقی‌های کاربران به اسپاتیفای منتقل شد.

همکاری با شرکت تنسنت (غول بزرگ چینی)، همکاری با سرویس استریم ویدیوی هولو (Hulu) و همکاری با پیام‌رسان Discord نیز دیگر حرکت‌های اسپاتیفای برای رقابت در بازار بود.