در سالهای اخیر، سرپا نگه داشتن یک مرکزداده بسیار سخت شده است. این یک چالش جهانی است ولی در ایران با توجه به شرایط اقتصادی بازار، وضعیت کسبوکارها و بیپولی نهادهای دولتی تبدیل به یک بحران جدی شده است.
مراکزداده هزینههای عملیاتی زیادی از جمله تامین سوخت، تعمیر، سرکشی و رسیدگی به تجهیزات، نوسازی و هزینههای متفرقه دیگری دارند و غالبا از پس این مخارج برنیامده یا درآمدهای آنها به اندازهای نیست که تمام اصول و استانداردهای نگهداری مراکزداده را پیادهسازی کنند.
لذا، شروع به حذف برخی از روالها، پیادهسازی نکردن برخی از استانداردهای امنیتی و نگهداری، تعویض نکردن دستگاهها و غیره میکنند که در نهایت میتواند منجر به خرابی مرکزداده و خسارتهای بسیار بزرگی شود. قطع شدن تنها چند دقیقه یک مرکزداده میتواند ضررهای میلیارد تومانی برای صاحبان آن مرکزداده به همراه داشته باشد.
در سال ۲۰۱۶، متوسط هزینه قطع شدن ۹۰ دقیقهای یک مرکزداده حدود ۷۰۰ هزار دلار تخمین زده شده است. در این وضعیت، کاهش هزینههای سربار و عملیاتی مرکزداده راهکار بهتری نسبت به عدم اجرای برخی استانداردها و روالها است.
با مطالعه هزینههای بیش از ۱۰۰ مرکزداده در سال ۲۰۱۸، این ۵ روش زیر برای کاهش هزینههای عملیاتی پیشنهاد شده است:
۱- تجهیزات با اندازه مناسب
اغلب تجهیزاتی که در مراکزداده نصب و استفاده میشود؛ مانند سرورها و سیستمهای سرمایشی؛ در هنگام بارگذاری زیاد کارآمدتر هستند. هرچه کارایی آنها به ۱۰۰ درصد بیشتر نزدیک شود؛ بهرهوری و کارآمدی بیشتری داشته و بهصرفهتر هستند.
بنابراین، نکته مهمی است که چگونه از تمام ظرفیت رکها و سرورها استفاده شود. گاهی اوقات سه سرور در یک مرکزداده نصب شدند که در مجموع به اندازه یک سرور کامل کار نمیکنند ولی همیشه روشن بوده و مصرف انرژی، اصطهلاک و خرابی دارند.
شرکتهایی که بسیاری از اطلاعات خود را روی سرویسهای ابری خارج از سازمان منتقل کردند؛ شاید نیازی به عمده تجهیزات مرکزداده خود نداشته باشند و باید آنها را خاموش کنند. در اغلب اوقات میتوانیم این تجهیزات را خاموش یا به جای دیگری منتقل کنیم.
حداقل کاری که میتوان انجام داد؛ بهینهسازی معماری مرکزداده برای بهکارگیری و استفاده از تمام قدرت یک سرور و دستگاه ذخیرهسازی اطلاعات و کاستن از تعداد سرورهای روشن دیگر است تا در هزینههایی مانند مصرف برق و خنکسازی فضا صرفهجویی شود.
۲- ارزیابی استراتژی نگهداری
در عصر اینترنت اشیا، باید در نحوه عملکرد سیستم مرکزداده بازنگریهایی صورت گیرد. تقریبا هر بخش و جزئیترین اتصالات و تجهیزات در مراکزداده امروزی میتوانند به یک سیستم کنترل و مدیریت متمرکز متصل شوند تا دایما زیر نظر بوده و گزارشگیری شوند. بررسی این گزارشها میتواند کمک کند تصمیمات تعمیر و نگهداری بسیار هوشمندانهتر و کمهزینهتری گرفته شود.
اگرچه، در پیش گرفتن استراتژی تعمیر و نگهداری مبتنی بر شرایط اضطراری میتواند کمترین هزینه تعمیر و نگهداری را در پی داشته باشد ولی به شدت سیستم را مستعد خرابی و کاهش آپتایم یا افزایش دانتایم میکند.
استراتژی بهتر در این زمینه، تعمیر و نگهداری خودکار یا رعایت یک برنامه زمانی تعمیر و نگهداری است. اجزای سیستم مرتبا براساس پیشنهادها و توصیههای سازنده، تعمیر و با قطعات جدید جایگزین میشود. در غالب مراکزداده، این رویکرد باعث دستیابی به یک هزینه عملیاتی متوسط میشود.
بهکارگیری فناوریها و ابزارهای نظارت و ارزیابی، تجزیه و تحلیل وضعیت سیستم شما را به سوی پیادهسازی یک الگوی مشخص شده پیش میبرد و سیستم هیچگاه در معرض شکست و خرابی کامل قرار نمیگیرد. در این الگوها، هنگامی که واقعا نیاز به تعویض و جایگزینی یک قطعه با قطعه دیگری است؛ اقدامهای لازم صورت میگیرد و از تعمیرات بیهدف یا اضافی جلوگیری خواهد شد.
۳- کارمندان راضی، کاهش گردش مالی
اجرای یک برنامه نگهداری موثر، مستلزم داشتن پرسنلی مجرب است تا کمترین گردش مالی را داشته باشید. هر باری که یک نیروی انسانی از مرکزداده برود؛ هزینههای اضافی استخدام و آموزش و جایگزینی منتظر شما است.
باید به کارمند جدید همان چیزهایی را بیاموزید که به کارمند قبلی آموزش داده بودید ولی در پایان روز، شما در کنار کارمندی هستید که احتمالا دانش و تجربه کمتری دارد. برعکس آنچه که تصور میشود؛ راهکار کاهش هزینههای عملیاتی، کاستن نیروهای بسیار باتجربه و مجرب یا کاهش تعداد نیروها نیست. کاهش حقوق و دستمزدها هم میتواند نارضایتی به همراه داشته باشد.
داشتن یک مسیر شغلی شفاف با آیندهای مشخص میتواند باعث مضاعف شدن انگیزه و انرژی کارکنان شود. آنها باید حقوق و مزایای مناسبی داشته باشند تا برای بهینهسازی و کارآمدی سیستمی پیچیده مانند مرکزداده تلاش کنند. تشخیص خوب و به موقع یک کارمند میتواند همه پرداختیهای شما را جبران کند و به افزایش محبوبیت برند شما منجر شود.
۴- آموزشهای اختصاصی
ممکن است نیروهای انسانی شما مهارتهای لازم برای تعمیر و نگهداری تجهیزات مختلف مرکزداده را داشته باشند و با فناوریهای روز این صنعت آشنا باشند ولی باید درباره سایت و محیط مرکزدادهای که در آن مشغول کار هستند هم آموزشهای اختصاصی ببینند.
کارمندان باید به طور کامل مرکزداده خاص شما را درک کنند و اصطلاحا با تمام سوراخها و زوایای آن آشنا باشند. باید آموزشهای لازم در ارتباط با تجهیزات نصب شده در مرکزداده را طی کرده و به طور دقیق نحوه کار هر یک از آنها را بفهمند. تنها در این صورت است که این نیروها میتوانند به افزایش عمر دستگاهها کمک کنند تا باعث کاهش هزینههای عملیاتی شوند.
اگر بتوانید عمر مفید یک واحد UPS یا تهویه مطبوع را از ۱۰ سال به ۱۲ سال افزایش دهید؛ یعنی ۲۰ درصد در هزینهها و سرمایه پسانداز کردید.
آموزشهای مختلف چه نحوه عملکرد دستگاهها و چه مدیریت بحران و عیبیابی در شرایط اضطراری باید همیشه در یک مرکزداده برقرار بوده و نیروی انسانی دایما در حال افزایش مهارتها و دانش خود برای کاهش خرابیها باشد.
۵- مدیریت روزانه
در دهه سوم قرن حاضر، مراکزدادهای موفق خواهند بود که بتوانند یک مدیریت روزانه بر کل سیستم داشته باشند. یعنی براساس ترافیک و بارکاری روزانه خود تصمیم بگیرند کدام دستگاهها روشن و کدامیک خاموش باشند یا بارکاری روی کدام بخشها قرار گیرد.
بسیاری از مراکزداده طوری ساخته شدهاند که چندین برابر ظرفیت و نیازهای فعلی خود را پاسخگو باشند ولی ممکن است در برخی مقاطع حتی ظرفیت در نظر گرفته شده هم به طور کامل استفاده نشود. همانطور که باید سعی شود از هر رک و سرور بیشترین کارایی استخراج شود؛ کل یک مرکز داده هم باید همیشه در اوج بار کاری و کارایی خود باشد.
اگر مدیران مرکزداده نمیتوانند؛ مشتریان جدیدی گرفته و ظرفیتهای بالقوه سیستم را وارد مدار کنند؛ باید با مدیریت روزانه ترافیک و پهنایباند سعی کنند همه مرکزداده درگیر چند سرویس محدود نشود.
در هر زمان، تیم عملیاتی مرکزداده باید بار واقعی سیستم را محاسبه و براساس ظرفیت تجهیزات نصب شده، آن را مدیریت کند. بردن کل بار ترافیکی به سوی یک بخش برای کاهش مصرف انرژی و سیستمهای سرمایشی هم مناسب است. این استراتژی باید هر روز در مرکزداده پیادهسازی شود نه اینکه فقط به سالی چند بار محدود باشد.
دیدگاه خود را بنویسید