اگر میخواهید در دنیای فناوری و نقشهای مدیریتی، میز و صندلی بزرگ خودتان را داشته باشید، یا آرزوهای بزرگتری در سر میپرورانید، مهارتهای رهبری خاصی نیاز دارید تا از یك پُست سازمانی پیشرفت کرده و به پُستهای بالاتر دست یابید. در شركتهای بزرگ، تبدیل شدن به یك رهبر، كاری سخت و طاقتفرسا است كه فداكاری و پشتكار میخواهد. بسیاری از مهارتهای لازم برای رهبری اكتسابی و یادگرفتنی هستند؛ و اگر علاقه و تمایل داشته باشید و تلاش بیشتری كنید میتوانید موفق شوید. ما با مدیران، كارشناسان، نویسندگان و بزرگان صنعت IT صحبت كردیم و به جای شما دنبال مهارتهایی بودیم كه یك مدیر را به یك رهبر جهانی تبدیل میكند. در اینجا 11 مهارت لازم برای تبدیل شدن به یك مدیر، و فراتر از آن یك رهبر بانفوذ شركت IT، را مرور میكنیم.
یافتن یك مربی خوب در سازمان خودتان
برایان كیرسنجر از موسسة تحقیقاتی و استراتژی Apigee Institute میگوید: «برای آنكه به درك درستی از كارهای اجرایی در شركتتان برسید، نیاز به یك مربی داخلی خوب دارید.» پیدا كردن یك مربی از میان نیروهای داخلی و باتجربه شركت یك راه میانبر برای بهبود مهارتهای رهبری شركت و ترسیم یك نقشه راه برای موفقیت در مدیریت است.
اگر با قلمرویی ناشناخته روبرو شوید یا درباره موضوعی اطلاعات جامعی ندارید، بهخصوص در مواجهه با فردی كه گزافهگوییهای زیادی دارد؛ یك مربی خوب غنیمت است. این مربی میتواند راهنمای شما در سیاستهای كلی باشد و از هدر رفتن سالها تلاش و زحمتتان جلوگیری كند.
تیمتان را قوی كنید
چندین راه كلیدی برای توانمندسازی تیم و كاركنان وجود دارد. "كاتلین براش" نویسنده كتاب he Power of One: You're the Boss میگوید: «یك محیط امن برای صحبت در میان كاركنان خودتان بسازید. این موضوع كمكتان میكند تا كاركنان توانمندتری داشته باشید.
كاركنان نیاز دارند و باید برای رسیدن به درك درستی از كار، تشویق شوند و نباید نگرانیها یا سوالاتشان را نادیده گرفت و با لبخند به سادگی از كنارشان عبور كرد. ارتباط با تیم کاری خودتان برای پی بردن به اهمیت جایگاهتان بسیار حیاتی است. تصویر بزرگتری از كارتان ترسیم كنید تا کارمندانتان انگیزه داشته باشند. اجازه دهید وارد بحثها و تصمیمگیریهای داخلی شركت شوند و نظر بدهند و احساس كنند نظرشان سرنوشتساز است.
یكی از روشهای توانمندسازی كاركنان، تبدیل ایشان به بخشی از روند تصمیمگیری است.» به گفته براش، یكی از سختترین مشكلات مدیران شركتهای IT، نگهداشتن كارمندان است. محیطی بسازید كه كارمندان دوست داشته باشند در آن كار كنند. این اتفاق میتواند با جلوگیری از كاهش هزینهها و دستمزدها یا پیشنهادهایی برای ساعتهای خالی كارمندان و جلساتی برای جمع كردن كارمندان ارشد به دورهم، رخ دهد.
افزایش مهارتهای تفكر استراتژیك
به گفته فورد مایرز، نویسندة كتاب Get the Job You Want, Even When No One's Hiring؛ یكی از بزرگترین چالشهای رهبران IT، نداشتن توازن میان راهكارهای فناوری و اهداف كلی كسبوكار است. همانطور كه قوانین مدیریتی در دنیای IT روند تكاملی طی میكنند، رهبران فناوری نیز باید چشمانداز دلخواهشان را برای دستیابی به شریكهای بهتر تجاری و رسیدن به استراتژیهای كاربردی بهبود دهند.
مایرز میگوید: «رهبران فناوری باید بدانند IT یك ابزار پیشبرنده برای رسیدن به موفقیت در كسبوكار است و به خودی خود موفقیت محسوب نمیشود.» مدیران نیاز به بهبود تفكر استراتژیك دارند. به عنوان مثال، كلاسهای MBA میتواند استراتژی كسبوكار شما را بهبود بخشد. اگر خودتان نمیتوانید این دورهها را بگذرانید، از یك شركت مشاورة غیرانتفاعی كمك بگیرید.
افزایش مهارتهای ارتباطی
اگر نتوانید نقطه نظرات را به طور مؤثر به مردم منتقل كنید، یك رهبر بزرگ نمیشوید. برنز میگوید مهارتهای ارتباطی مدیران IT بسیار ضعیف است: «شاید این حرف كلیشهای باشد ولی بسیاری از مدیران متخصص و ارشد IT یا رهبران شركتهای بینالمللی با چندصد كارمند نمیتوانند سریع ارتباط برقرار كنند.
نمیتوانند رزومه درستی بنویسند یا رفتاری مانند یك مربی حرفهای داشته باشند.» تمرین كردن، تقویت مكالمه با حضور در كلاسهای بازیگری یا نمایشنامهنویسی و فن بیان، كار با كارشناسان و مربیانی كه تخصصشان ارتباط بهتر با مردم است و تقویت تفكر مثبت دربارة خودتان روشهایی برای افزایش سطح مهارتهای ارتباطی هستند. جلسات كاری بیرون از دفتر نیز كمك زیادی به حل این مشكل میكنند.
شنونده بهتری باشید
استفان كاوری در جایی گفته است: «اكثر مردم گوش نمیكنند تا بفهمند بلكه گوش میكنند تا تكرار كنند.» بسیاری از ما در مواجهه با همكاران یا كارمندان به حرف دلشان گوش نمیكنیم یا حاضر نیستیم دربارة مواردی كه با آن سروكار زیادی دارند چیزی بشنویم.
اگر یك كارمند احساس كند حرف دلش را نمیشنوید؛ تمام انگیزهاش از بین میرود. برای اینكه به مدیر شنونده بهتری تبدیل شوید میتوانید از فكر كردن و حدس زدن بهترین پاسخ دست بردارید و با یك ذهن باز فقط گوش كنید. برای شروع یك كار نیازی نیست فكر كنید، گوش كنید.
به خودتان یادآوری كنید خیلی مهم است كه به حرف زیردستان و كارمندان خود گوش كنید. از قضاوت و داوری و پیشبینی پایان یك كار یا رفتار كارمندان جلوگیری كنید و اجازه دهید آن كار یا رفتار به خط پایان برسد و بعد نتیجه را ببینید. اجازه دهید اطرافیانتان حرفشان را كامل بگویند و بعد تأمل كنید و اگر قانعكننده نبود، تصمیمگیری كنید.
تشویقشان كنید توضیح بیشتر بدهند. با سوال پرسیدن در جلساتی كه باید گزارشی ارائه شود؛ اجازه بدهید بیشتر آنها حرف بزنند. نكته آخر اینكه موقع گوش دادن به حرف كارمندان تمركز كنید و با چشم و گوش و دست و پای خودتان بازی نكنید. نباید حس كنند توجه نمیكنید. مكانهای آرام و خلوت را برای گفتوگو انتخاب كنید.
Networker بهتری باشید
بسیاری از افرادی كه در حوزة IT كار میكنند، به این دلیل این حرفه را انتخاب كردهاند كه با كُدها و ماشینها بهتر از مردم كار میكنند و بیشتر ارتباط دارند. این طرز تفكر نمیتواند شما را به پرواز درآورد و رهبر بهتری شوید. نیازی به گفتن نیست كه افراد درونگرا، رهبران موفق و بزرگی نیستند اما همین افراد اغلب به سراغ تمایلات درونی و طبیعی خود میروند.
یك تحقیق نشان داده است نزدیك به 75 درصد افراد برونگرا تمایل به آرامش دارند كه یك حس خودنگرانه دروننگر است و برای یك رهبر اصلاً مناسب نیست. رهبران موفق، جنب و جوش زیادی دارند و در تمام جلسات و مراسم حضوری فعال از خود نشان میدهند و سعی میكنند بیشتر در جمع باشند و ارتباطگیری كنند.
همگام و صادقانه باشید
ضربالمثلی هست كه میگوید، همگامی و صادق بودن بخشی از رهبری است. همه به شما نگاه میكنند و درس میآموزند و تقلید میكنند. اگر یك مدیر سازگار، همگام و صادق باشید، به دیگران و اطرافیان اجازه دادهاید كه بدانند چه انتظاری از شما دارند و خودشان را برای كار در هر شرایطی آماده كنند. همین موضوع به نوبة خود یك معیار و مبنا برای تصمیمگیریشان است وقتی در كنارشان نیستید.
خودتان را بشناسید و اعتبار بدهید
براش میگوید: «كارمندان به یك شیاد و كلاهبردار احترام نمیگذارند. احترام كارمندان سرمایهای است كه رهبران اگر میخواهند بهرهوری و كیفیت بالا را در شركتشان ببینند نباید آن را از دست بدهند.» كیرسنجر نیز میگوید: «اصالتبخشی اجازه میدهد با كارمندان و همكاران ارتباط بهتری داشته باشید و مردم درك درستی از شما به دست بیاورند و بدانند چه انتظاری از شما میتوانند داشته باشند. خودتان بهتر میدانید چه دانشی دارید و چه دانشی باید كسب كنید و خودتان بهتر میدانید دنبال چه نیروهای درونی بروید كه در درونتان هست.»
مدیریت جزئی نگر (Micro Management) نداشته باشید
براش میگوید: «اگر یك رهبر جزء نگر داشته باشد، شكست خواهد خورد چون امكان ندارد همزمان هم روی جزئیات تمرکز کند و هم روی تصاویر بزرگتر اشراف داشته باشد. جزئیات، علفهای هرز هستند كه وارد شدن به آنها نابودتان میكند یا در نهایت شما را به مدیریت یك بخش از كل شركت محدود میكند.
همچنین، اگر كارمندی هستید كه مدیریت میكرویی بر امور دارید و فکر میکنید این نوع مدیریت شما را به موفقیت میرساند، باید بدانید که نه تنها عامل رشدتان نیست، بلكه برایتان ایجاد محدودیت نیز میکند.»
بگذارید باهوشها دورهتان كنند
در دنیای فناوری، با باهوشها هماتاق شدن بسیار سخت است چون سرعتشان زیاد است و همیشه عقب میمانید. همیشه نمیتوانید بهروز و سریع باشید و جدیدترین فناوریها و مهارتها را یاد بگیرید. بنابراین، لزوم تشكیل یك تیم فنی متخصص و باهوش که مكمل یكدیگر هستند در كنارتان احساس میشود. تیمی كه بتواند مجموعهای از مهارتها را در اختیارتان قرار دهد بدون اینكه خودتان به یادگیریشان نیاز داشته باشید.
همیشه یاد بگیرید
اگر به طور مداوم آموزش نبینید و برای پیشرفت كسبوكار و بازار خود، به كلاس نروید؛ به سرعت كنار گذاشته خواهید شد. نگاهی به مهارتهای خود كنید و آن را با نیازهای بازار و كسبوكارتان و البته نیازهای سازمان مقایسه كنید و بعد تصمیم بگیرید بهتر است به چه كلاسهایی بروید.
همیشه سعی كنید اطلاعات بیشتری دربارة كسبوكارتان جمعآوری كرده تا در ارتباط با عموم مردم و جلسات عمومی مهارتهای گفتاری خود را بهبود دهید. اگر در یادگیری جدی باشید، زیردستان و كارمندان به شما نگاه میكنند و در نتیجه آنها هم مجبور میشوند آموزش ببینند و اطلاعات خود را افزایش دهند. در ضمن، كارمندان به یك رهبر آگاه و مطلع بیشتر احترام میگذارند.
دیدگاه خود را بنویسید