بسیاری از کسب‌و‌کار‌های نوپا قبل از رسیدن به مرحله­ی سودآوری که اصطلاحا به آن «جریان نقدی مثبت» گفته می‌شود؛ با وجود پیش‌بینی‌‌های مالی به ظاهر معقول، با شکست مواجه می‌شوند. با این وجود، تحقیقات نشان می‌دهد که عدم دقت کافی در رسیدگی به امور مالی دلیل اصلی اشتبا‌هات رایج تجاری است. بسیاری از کارآفرینان تازه‌کار این مشکلات را با مواردی مانند این که «رقبا کثیف بازی کردند» یا «چرخه اقتصاد با من یار نبود» توجیه می‌کنند. 

در این مقاله ۷ اشتباه رایجی که افراد در فرآیند مدیریت مالی و سوددهی کسب‌و‌کار خود با آن مواجه هستند را بر اساس کتاب «موشک سود» (Profit Rocket) از «کلی کلیفورد» بررسی می‌کنیم. 

1. عدم در نظر گرفتن هزینه‌های ثابت هنگام برآورد هزینه

بسیاری از ما زمانی که کسب و کار جدیدی را شروع می‌کنیم؛ از هزینه‌های ثابت و هزینه‌های خرد غافل می‌شویم. فراموش نکنید که در طول رسیدگی به حساب‌ها، تمام هزینه‌ها با عناصر ثابت مانند اجاره، بیمه، امور اداری و عناصر متغیر مانند تحویل، پشتیبانی مشتری و کمیسیون را نیز اضافه کنید. همیشه از تحلیل سربه سر برای اندازه‌گیری حجم و قیمت مورد نیاز برای جبران کل هزینه‌ها استفاده کنید.

2. تصور می‌کنید زمانی که درآمد ایجاد می‌شود، در سود هستید

پولی که وارد چرخه­ استارتاپ شما می‌شود؛ باید از تمام هزینه‌ها (از جمله موجودی، اعتبار و حقوق شما) فراتر رود. بسیاری از استارتاپ‌ها درآمد اولیه را حاصل از رضایت مشتریان می‌‌بینند و رشد سریع را دوست دارند، اما نمی‌توانند هزینه­ پرداخت‌‌های اولیه مثل حقوق فروشنده، هزینه‌‌های ثابت ما‌هانه و مالیات‌‌های بعدی را پیش‌بینی کنند.

3. بعد از فاکتور شدن محصول، کار را تمام شده می‌دانید 

یک کسب و کار باید اطمینان حاصل کند که پرداخت‌هایی که توسط مشتریان انجام می‌شود؛ طبق شرایط توافق شده جمع‌آوری می‌شود. به عنوان مثال، اگر شما انتظار پرداخت بدهی در 30 روز را داشته باشید، بسیاری از مشتریان این دوره را به 45 روز یا حتی 90 روز افزایش می‌دهند. این تفاوت حاشیه سود شما را از بین می‌برد. بنابراین باید میانگین روز‌های پرداخت را در مقایسه با انتظاری که از مشتری دارید به عنوان یک معیار کلی  در نظر بگیرید و بر اساس آن برنامه­‌ریزی کنید. 

4. عدم توجه کافی به جریان نقدی

  در کسب و کار‌های جدید، پرداخت‌های نقدی بسیار مهم هستند. اگر تعهدات نقدی را در زمان سررسید پرداخت نکنید؛ تجارت شما از نظر فنی ورشکسته است. این مسئله می‌تواند دلیل اصلی شکست شرکت‌ها حتی در عین کسب سود باشد. مالکان باید هر چک را امضا کنند و شخصاً وجه نقد را مدیریت کنند، نه اینکه این وظیفه را به دیگران محول کنند.

5. عدم تولید و بررسی منظم گزارش‌های مالی

بسیاری از صاحبان مشاغل از قسمت اعداد و محاسبات در کسب و کار متنفر هستند؛ بنابراین تصور می‌کنند حسابداران شرکت در مورد علائم خطر به آن‌ها هشدار می‌دهند. اما به عنوان یک نکته مهم باید توجه داشته باشید که افراد به عنوان جزئی از کسب و کار شما نمی‌توانند دید کلی را که شما برای سودآوری و بقا به آن نیاز دارید، داشته باشند. به همین دلیل بهتر است به عنوان مدیر یک کسب و کار با تولید گزارش‌های مالی آشنا باشید. مطمئن باشید که یادگیری اصول اولیه و استفاده از گزارش‌های مالی ارزشش را دارد.

6. نداشتن بودجه

بودجه یک برنامه مالی و نقشه­ راه است که شما را از برنامه­ تجاری خود به سودآوری می‌رساند. بدون نقشه راه، می‌توانید گم شوید و متوجه آن نباشید. بنابراین باید مطمئن شوید که بودجه­ای هوشمندانه دارید. منظور ما از به کار بردن واژه­ هوشمندانه برای بودجه، بودجه‌ای مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، واقع‌بینانه و زمان‌بندی شده است. این منبع را آماده کنید، به­طور منظم آن را به‌روز کنید و از آن استفاده کنید.

7. هدر دادن بی مورد پول

هر کسب و کاری به دلیل عدم توجه و عدم مذاکره در نهایت به خرید چیز‌هایی می‌پردازد که به آن‌ها نیاز ندارند یا بیشتر از آنچه نیاز است هزینه صرف می‌کند. برای گرفتار نشدن در این دام، شرایط تامین­ کننده را به­ طور منظم بررسی کنید و از خرید کردن نترسید. در صورت امکان از تخفیف‌های پرداخت زودهنگام استفاده کنید.


علاوه بر 7 موردی که در طول مقاله به آن‌ها اشاره کردیم، دلایل دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند برای کسب و کار شما مشکل ایجاد کند. به عنوان مثال، از رفتار‌های تخریب‌گری که ممکن است حتی از آن آگاه نباشید، اجتناب کنید. مانند سرزنش دیگران به جای قبول مسئولیت همه تصمیمات، یا عدم پرداخت هزینه­ی محصول یا خدمات، به دلیل کمبود اطلاعات بازار فعلی یا تعصب شخصی. بهتر است برای گرفتن نتیجه بهتر آگاهی خود را بالا ببرید تا بهتر بتوانید کسب و کار خود را مدیریت کنید. 

به عنوان مثال، بسیاری از صاحبان مشاغل جدید مطمئن هستند که می‌توانند با حاشیه­ی سود 20 درصد به فعالیت خود ادامه دهند، حتی اگر بیشتر رقبای آن‌ها 60 درصد حاشیه یا بالاتر را هدف قرار داده باشند. اما واقعیت این است که حتی با حجم فروش بسیار بالا و زیرساخت‌های موجود، کسب و کار شما برای مدت طولانی با حاشیه­ی 20 درصد زنده نخواهد ماند.

بسیار عالی است که از بینش، خلاقیت، و نوآوری خود برای ایجاد تغییر در بازار با محصولات و خدمات جدید و بهتر استفاده کنید. اما فراموش نکنید که دقیقاً مانند قوانین فیزیک، قوانین اساسی مالی کسب و کار جدید در اغلب مواقع ثابت هستند؛ بنابراین سعی نکنید این اصول را نادیده بگیرید.