وقتهای بیکاری و برنامهریزی نشده باعث افزایش خلاقیت و بهرهوری شما میشوند.
این یک تناقض آشکار است. معمولا اینطور خواندیم و یاد گرفتیم که نهایت استفاده از وقت و زمان خود ببریم و کار بیشتری در یک زمان مشخص و محدود انجام دهیم و هرگز وقت بیکار و برنامهریزی نشدهای در طول روز نداشته باشیم تا به بهرهوری بیشتری برسیم.
وقتی فهرستی از کارهای انجام نشده داریم و سرمان حسابی شلوغ است؛ از درسهای نخوانده تا کار و پروژههای تحویل داده نشده، کارهای خانه، رسیدگی به لپتاپ و کامپیوتر، تماسهایی که باید جواب بدهیم و ایمیلهایی که هنوز پاسخ داده نشدند و جاهایی که قرار بوده سر بزنیم اما فرصت نشده...
سعی میکنیم هیچ زماني از شبانهروز را تلف نکنیم و برای تک تک دقیقهها برنامهریزی داشته باشيم. اگر در این شرایط، یک زمان بیکاری و برنامهریزی نشده را طی کنیم؛ دچار عذاب وجدان میشویم و حس بیهودگی و بیارادگی خاصی پیدا میکنیم.
حتی در این وضعیت، سعی میکنیم از زمان خواب و استراحت، تماشای فیلم و ورزش یا مطالعه آزاد خود بزنیم و به کارهای ضروری بپردازیم تا در پایان روز با شمردن کارهایی که به اتمام رسیدند و تیک موفق خوردند؛ احساس بهتری داشته باشیم و باورمان شود که بهرهوری بیشتری داشتیم.
اما باید بدانیم که این روش اصلا مورد تایید و سفارش دانشمندان علم روانشناسی، خلاقیت و افزایش بهرهوری نیست و سبک زندگی بسیاری از افراد موفق در دنیا مانند استیو جابز و دانشمندانی مانند آلبرت انیشتین برخلاف آن بوده است.
یک مثال شهودی
اجازه بدهید با یک مثال، سراغ بحث اصلی این مطلب برویم. شما در روزهایی که کاملا بیکار هستید و برنامه خاصی ندارید و سرتان خلوتتر است؛ کارهای بهتر بیشتری انجام میدهید یا در روزهایی که سرتان حسابی شلوغ است و انبوهی از کارهای مختلف و گوناگون و متضاد برای انجام دادن دارید؟ دقت کنید صحبت از انجام کارهای بهتر است و نه تعداد کارها!
شاید در طول روز ۱۰ کار انجام دهید؛ ولی تعداد کارهای خوب و رضایتبخش شما؛ کارهایی که نشانی از خلاقیت و استعداد و بهرهوری در آنها است؛ ۲ تا ۳ کار باشد.
بسیاری از ما تجربه کردیم که در روزهای بیکاری، روزهای آخر هفته و تعطیلات، اگرچه به نظر میرسد باید کارهای بهتری انجام دهیم؛ ولی برعکس در روزهای کاری شلوغمان، عملکرد بهتری داریم و انگار ذهن ما خلاقتر و قویتر است. چرا؟ چون ذهن ما واقعا برای انجام کارهای خلاقانه، مسیرهای عصبی عجیبی را طی میکند. وقتی روی پروژهای تمام تمرکز خود را میگذارید؛ خلاقیت کمتری دارید و انگار راههای ایده و نوآوری در ذهن شما بسته شده است. اما وقتی ذهنتان مشغول کارهای دیگر است؛ به شدت خلاق و نوآور میشوید.
با ذکر این مقدمه و بیان یک مثال علمی در دنیای واقعی، سراغ یک موضوع اساسی میرویم و آن هم نقش اوقات بیکاری و برنامهریزی نشده یا Non Time در افزایش خلاقیت و بهرهوری شما است.
تعریف Non Time
اینترنت مملو از مقالههایی است که شما را تشویق به برنامهریزی و عادتهای روزانه برای تک تک دقایق و زمانهای شبانهروز میکنند. در این مقالات، عادتهای خوب و سبک زندگی صدها فرد موفق در دنیا مثال زده شده و به شما نشان میدهد چقدر برنامهریزی روزانه، داشتن یک روال همیشگی، انجام درست کارهای روزمره، گنجاندن دهها عادت و فعالیت مفید و ارزشمند در برنامه روزانه مانند ورزش، مطالعه، طبیعتگردی، شکرگذاری و روزنامهنگاری باعث افزایش موفقیتهای شما میشود.
اما آیا این رویه از نظر علمی هم مورد تایید است؟ علم میگوید همه این فعالیتها برای شما مفید است اما به همان اندازه نیاز به Non Time یا اوقات بیکاری و برنامهریزی نشده دارید. وقتی شما تمام روز را با عادتها و فعالیتهای خوب پر میکنید؛ قطعا دیگر برای Non Time وقت کافی نخواهید داشت.
«استیون کوتلر»؛ نویسنده کتاب «The Art of the Impossible» و سخنران TED در وبلاگ خود یک تعریف ساده از Non Time ارائه داده است: «زمانی که در تنهایی و سکوت، فارغ از هیاهو و سروصدای جهانِ بیرون هستید.»
برای هر فردی Non Time میتواند زمان و شکل متفاوتی داشته باشد؛ یکی صبح زود و هنگام طلوع آفتاب و دیگری بعدازظهر یا اواخر شب اما مهم است این زمان برای هیچکاری برنامهریزی نشده باشد و کاملا اختصاصی برای خودتان باشد.
چرا باید هریک از ما Non Time داشته باشیم؟
دانشمندان علوم اعصاب توجه ویژهای به Non Time دارند و پیشنهاد میکنند هر فردی در کارهای روزانه خود یک بازه زمانی ساکت و کاملا منقطع شده از دنیای بیرون را داشته باشد؛ چون تاثیر زیادی روی تمرکز، خلاقیت و آگاهی شما دارد.
استرس ذهن را مجبور میکند تا به نکات اصلی توجه نکند؛ نیمکره چپ را فعال کرده و تصویر بزرگتر را مسدود میکند. از آن بدتر، وقتی تحت فشار هستیم؛ معمولا گیج میشویم؛ از عجله و غم و اندوه ناراحت بوده و خلق و خوی ما تغییر میکند و باعث عدم تمرکز ما میشود. بنابراین داشتن یک Non Time یا وقت خالی و ساکت بدون فشار بیرونی میتواند موتور خلاقیت را روشن کند.
Non Time به ما کمک میکند تصاویر بزرگتری از مسایل مختلف، چالشها و راهحلها ببینیم و به اندازه کافی آرام باشیم که روی مفاهیم مدرن فکر کنیم. شلوغی و دوندگیهای روزمره زندگیهای امروزی ما میتواند مانع از رسیدن به این چشماندازها شود؛ حتی اگر کلاس یوگا و آرامشبخشی یا خودآگاهی بروید.
بزرگان و Non Time
شاید تصور کنید علم یا دانشمندان روانشناسی یک نظریه تئوری و شعارگونه درباره Non Time دارند ولی کندوکاو در زندگی افراد بسیار موفق و بزرگ دنیا نشان میدهد هریک از آنها یک زمان بیکاری و برنامهریزینشده برای خودشان داشتند تا ذهن را به مسیر خلاقیت و نوآوری برگردانند و متوجه چالشها و مسایل بزرگ زندگی شوند. این زمان Non Time غالبا همان زمانهایی است که باعث کشف و شهود در آنها شده است و منشا بزرگترین خلاقیتها و خلقتها میشود.
یکی از بزرگترین افرادی که در طول زندگی خود Non Time داشته؛ آلبرت انیشتین است. او هر روز سعی میکند ساعتها و زمانیهایی داشته باشد که در آنها هیچ کار روزانه و روزمرهای انجام ندهد و بدون برنامهریزی، دنبال بزرگترین مفاهیم زندگی باشد و همچون یک ملوان در افکار خود غوطهور شود و حتی کارهای سرگرمکنندهای انجام دهد. دانشمندان دیگر هم هریک برای خودشان یک Non Time داشتند. داستان نیوتن و درخت سیب و کشف قانون جاذبه را به یاد بیاورید.
در میان مدیران مشهور و موفق دنیای فناوری، استیو جابز یک خبره ذاتی در Non Time بود. «آدام گرانت»، استاد دانشگاه Wharton به نشریه Enterprise Insider درباره Non Time استیو جابز میگوید: «استیو جابز زمانهایی برای خودش داشت که معمولا در آنها به کشف راهحلهای مسایل میرسید و رشتههای مختلف را روی میز قرار میداد و پتانسیلهای آنها را بیرون میکشید.»
تقریبا میتوانیم بگوییم همه نوابغ برای خودشان یک Non Time داشتند. زمانهایی که دست به هیچکاری نمیزدند سرگرم مسایل یا چیزهای به ظاهر بیاهمیت میشدند یا اینکه در افکار و ایدههای خود شناور بودند. هر فردی میتواند یک Non Time یا زمان بیکاری و برنامهریزی نشده متفاوتی داشته باشد؛ یکی وسط روز، دیگری نیمه شب و بعدی پیش از خواب یا هنگام برخاستن از تختخواب!
همه ما در طول روز کارهای بسیار مهمی برای انجام داریم و تصور میکنیم بهتر است آنها را انجام دهیم تا اینکه گوشی و اینترنت و تلفن و همه وسایل ارتباطی را بسته و درب را روی هر فردی ببندیم و فقط با خودمان خلوت کنیم. اما اگر میخواهیم به خلاقانهترین و مبتکرانهترین نسخه خودمان برسیم؛ مهم است که در برنامه روزانه خود یک Non Time داشته باشیم.
دیدگاه خود را بنویسید