هنگامی که به دیگران را نگاه می‌کنید؛ به طور ناخودآگاه در حال تماشای یک مستند شناختی درباره­ی آن‌ها هستید. این موضوع درباره­ی شما نیز صادق است؛ رفتارهای پیش‌پا افتاده و بسیار ساده‌ای که شاید هرگز به آن‌ها فکر نکرده‌اید و عادت‌وار رخ می‌دهند؛ عمیقا بر درک دیگران از شما تاثیرگذار هستند.

شما همه­ی تلاش خود را به کار می‌گیرید تا فردی مثبت و رو به جلو جلوه کنید ولی باز هم ممکن است دیگران تصویری منفی و کاملا اشتباه از شما داشته باشند؛ زیرا با برخی رفتارهای خود خیلی سطحی مواجه شده و از ارسال سیگنال‌های منفی به دیگران بی­خبر هستید.

این مقاله، می‌خواهد ۸ رفتار ساده را مورد بررسی قرار می­دهد که ممکن است تاثیرات عمیقی بر شما و دیگران بگذارد؛ از جمله این­که در چند ثانیه، تمام احترام خود را نزد دیگران از دست بدهید.

۱- بی‌حوصله‌گی

افرادی که بی‌حوصله هستند؛ نه تنها معمولا دقت و تمرکز کافی برای انجام کارها را ندارند و بیشتر تحت فشار هستند؛ بلکه باعث آزار اطرافیان خود نیز می‌شوند. بی‌حوصله‌گی از ویژگی‌های افراد محترم نیست؛ چون افرادی که به دنبال یک شخصیت قابل احترام هستند؛ عجله ندارند. اگر شما همیشه در حال عجله هستید؛ پس مشکلی در زندگی شما وجود دارد.

هنگامی که در یک وضعیت فوری و اضطراری هستید؛ شتاب‌زدگی بیش از حد، ممکن است طبیعی باشد اما اگر این وضعیت به یک رفتار عادی روزانه شما تبدیل شود؛ به خود و دیگران نشان می‌دهید که کنترل کار و زندگی را از دست داده‌اید. در این شرایط، همیشه عجله دارید یا دوست دارید دیگران عجله کنند.

به جای شتابزدگی، اگر به آرامی و با اعتماد به نفس با سرعت زندگی، هماهنگ شوید؛ بسیار کارآمدتر خواهید بود. آرامش به شما کمک می‌کند تا کنترل هر رویداد و موقعیتی را در دست داشته باشید و با حس مالکیت، آن­ها را مدیریت کنید. افراد محترم، افرادی آرام و متین هستند.

۲- قطع کردن صحبت دیگران

امروزه افرادی که مدام وسط صحبت‌های دیگران می‌پرند و باعث قطع شدن حرف‌های آن‌ها می‌شوند؛ به عنوان افرادی با شخصیت ضعیف و سطح پایینی هستند که بیشتر دوست دارند خودشان صحبت کنند. این رفتار، بسیار ناامیدکننده است و منجر به از دست رفتن احترام می‌شود.

هرچند که بسیاری از افراد، چنین رفتاری را تحمل می‌کنند ولی در اعماق وجودشان، برای شما احترامی قائل نیستند. شاید آن‌ها این موضوع را با صدای بلند فریاد نزنند؛ اما وقتی رفتارهای شما را تایید نمی‌کنند؛ کاملا قابل تشخیص است.

طیف وسیعی از نشانه‌های زبان بدن وجود دارد که می‌توانند به شما بگویند طرف مقابل ناراحت است و در نتیجه برای مهار این رفتار بد به کمک‌تان بیایند. لب‌های جمع‌شده نشان‌دهنده­ی دلخوری و بیزاری است. گشاد شدن سوراخ بینی و اخم کردن، نشانه‌هایی هستند که می‌گویند یک فرد اذیت شده است.

وقتی فردی در هنگام مکالمه، به چشمان شما نگاه می‌کند؛ یعنی به صحبت‌های شما توجه دارد. برعکس، قطع ارتباط چشمی یا عدم توجه به دیگران نشان­دهنده­ی ناراحتی و پنهان کردن واقعیت است.

برای جلوگیری از بین رفتن احترام شما نزد دیگران، اجازه دهید دیگران کاملا فکر و ایده خود را شرح دهند و صحبت‌هایشان را به اتمام برسانند و به سکوت برسند. قطع کردن صحبت‌ها، نشان دهنده عدم اعتماد به نفس ماست. و به جای اینکه ما به دیگران حس آرامش و اطمینان را منتقل کنیم تا بتوانند در فضایی امن، حرف‌هایشان را بزنند (ویژگی­ای که مختص رهبران بزرگ است)؛ دائما در حال اثبات نظرات خودمان هستیم.

۳- دم دمی مزاج بودن

هیچ ایرادی ندارد که گاه‌گاهی نظر خود را تغییر دهید و اجازه دهید دیدگاه‌تان نسبت به گذشته اصلاح شود، اما اگر مرتبا و به سرعت زیاد، در نظرات و تصمیمات خود تجدیدنظر کنید و خیلی راحت توسط دیگران تحت تاثیر قرار بگیرید؛ مردم به سرعت نسبت به شما تغییر نظر می­دهند و احترام خود را از دست خواهید داد.

تغییر نظر شما بیش از اینکه تحت تاثیر رفتار و صحبت دیگران باشد؛ نیازمند تفکر عمیق و کنکاش‌های درونی یا کسب دانش‌های جدید و داده‌کاوی همراه با درک حقایق و دیدگاه‌های متفاوت است. تغییر دیدگاه شما دارای مزایای باورنکردنی است؛ از جمله کاهش احساسات منفی، مقابله با تعصبات ذاتی غیر ارزشمند و ایجاد انگیزه برای ایجاد تغییرات مثبت. 

اگر می‌خواهید بپذیرید که اشتباهی مرتکب شده و باید تغییر عقیده بدهید؛ رفتار شما قابل احترام است ولی نباید عجولانه، سبک و با موافقت سریع و تکان دادن سریع سرتان باشد، چون این رفتار، نشانه­ی ضعف و عدم ثبات شخصیت شما است.

وقتی نظرتان را محکم و صریح می‌گویید و شجاعانه به آنچه گفته‌اید؛ متعهد هستید؛ مردم به طور شگفت‌انگیزی تحت تاثیر قرار می‌گیرند و با نظرات و تصمیم‌های شما همراه می‌شوند. به یاد داشته باشید که اعتراف به اشتباه، به ذات هیچ اشکالی ندارد ولی نباید این کار را شتاب‌زده انجام دهید.

۴- بحث کردن

بین بحث کردن و مناظره در یک گفت‌وگوی سالم، تفاوت وجود دارد. در اینجا، منظور ما از بحث کردن، مشاجره‌ای است که هدف یا نتیجه‌ای جز خشمگین کردن دیگران ندارد و باعث می‌شود سریعا احترام خود نزد دیگران را از دست بدهید.

بحث و مشاجره، نشان‌دهنده­­ی نیاز به اثبات خود است؛ با این رویکرد که جنگنده و فاقد تمایل به گوش دادن دیدگاه مخالف است. اما مناظره حالت سالم‌تر بحث کردن است که نشأت گرفته از تمایل به شنیدن دیدگاه مخالف است.

به گفته­ی «جنیفر سامپ»، دکترای مطالعات ارتباطات دانشگاه جورجیا، بحث و جدل مزایایی دارد: «غالبا مشاجره و مخالفت با دیگران در گفت‌وگو، منفی تلقی می‌شود و باید از آن اجتناب کرد ... با این حال، تحقیقات نشان می‌دهد این روندهای مشاجره و بحث کردن در گفت‌وگوها باعث آگاهی یافتن از تفکرات و نظرات دیگران هم می‌شود.»

اگرچه مشاجره باعث تسهیل در فهم دیدگاه‌های طرف مقابل می‌شود ولی افرادی که به دنبال احترام بیشتر هستند؛ غالبا از آن پرهیز می‌کنند. وارد شدن به رینگ مشاجره و بحث طولانی و جدل­گونه، فورا احترام را از بین می‌برد و ناخودآگاه باعث کاهش آرامش شما می‌شود. آرام بحث کنید یا ساکت باشید و اصلا بحث نکنید تا محترم باشید.

۵- شکایت کردن

در حالی که مردم دوست دارند جزئیاتی از یک مشکل را برای کمک به حل بهتر آن، بازگو کنند؛ اما ناله کردن و شکایت درباره­ی مشکلات، ناپسند است و حس ناامیدی و کاهش احترام را در دیگران ایجاد می‌کند. مردم در این مواقع، به شخصیت شما شک می‌کنند و نگاه و رفتاری تردیدآمیز مبتنی بر کاهش احترام دارند.

باز کردن یک مشکل و افزایش قضاوت درباره­ی آن، شکایت و ناله نیست اما هنگامی که مرتبا از یک موضوع گله می‌کنید؛ بدون این­که به دنبال راه‌حلی باشید یا اصلا نمی‌توانید آن موضوع را تغییر دهید؛ حاصلی جز تضعیف شخصیت و احترام شما نزد دیگران ندارد.

بنابراین اگر نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید؛ صحبت چندین باره درباره­ی آن فقط حال و هوای گفت‌وگو را سنگین و آلوده می‌کند و انرژی منفی منتشر می­شود. سال ۱۹۹۶، یک مطالعه­ی معروف در دانشگاه استنفورد انجام شد که نشان می‌داد ۳۰ دقیقه شکایت مدام، می‌تواند به مغز آسیب فیزیکی وارد کند. محققان، ارتباط‌هایی میان تجارب طولانی مدت زندگی استرس‌زا و قرارگیری مغز در معرض هورمون‌های تولید شده در نتیجه­ی این استرس‌ها، و همچنین کوچک شدن بخش هیپوکامپ یافتند.

به جای شکایت کردن، به دیگران کمک کنید. به جای غر زدن، دنبال راه‌حل باشید و فکر کنید چرا نمی‌توانید شرایط را تغییر دهید یا چگونه می‌توان تغییرات مثبت ایجاد کرد.

۶- دریغ کردن علاقه از دیگران

ابراز علاقه­ی شدید و بیش از حد به دیگران را توصیه نمی‌کنیم ولی از آن سو، اگر مدام درباره­ی خودتان صحبت کنید و از ابزار علاقه و محبت و توجه به دیگران غافل شوید و نخواهید با آن‌ها گفت‌وگو کنید و درباره­ی خودشان صحبت کنند؛ باعث از دست رفتن احترام‌تان شده­اید.

همه نمی‌خواهند در کانون توجه دیگران باشند اما می‌توانید با کمی ابزار علاقه و محبت به دیگران، یک ارتباط از دست رفته را دوباره زنده کنید یا همکاری میان تیم‌تان را افزایش دهید و برای خودتان احترام بخرید. 

رهبران واقعی سعی می‌کنند حداقل درباره­ی افرادی که روزانه در ارتباط هستند؛ کنجکاوی نشان بدهند؛ نه به این دلیل که مثلا افراد خوبی هستند و مورد توجه ویژه مدیر قرار گرفته­‌اند؛ بلکه به این دلیل که واقعا این افراد برایشان اهمیت دارند. این یک مهارت قابل یادگیری و یک تکنیک توسعه فردی است.

در یک مکالمه همیشه حواستان به طرف مقابل باشد. نباید همه چیز فقط درباره‌­ی شما باشد و باید اجازه بدهید آن‌ها هم درباره‌­ی خودشان یا موضوع مورد علاقه‌شان صحبت کنند.

۷- بی‌ارزش کردن وقت خودتان

اگر به سرعت همه‌چیز را رها کنید تا به کمک دیگران بروید؛ شاید باعث جلب رضایت او یا اطرافیان‌تان شده باشید ولی قطعا از احترام شما نیز کاسته شده است. راضی کردن دیگران با حفظ احترام به خود، یکسان نیست. مرز باریکی وجود دارد که بدانید چه زمانی باید به دیگران کمک کنید و چه زمانی، زمان و کار خودتان را در اولویت قرار دهید.

همه ما سعی کردیم والدین، معلمان و افراد بزرگ‌تر زندگی‌مان را راضی نگه داریم و آن‌ها را بر خود ترجیح دهیم ولی در دنیای بزرگ‌سالان و به ویژه در محیط کار و جامعه، این قانون صدق نمی‌کند. 

خشنود کردن دیگران به بهای رها کردن کار و زندگی خود، اصلا چیز خوبی نیست و به شما قدرت و شخصیت بیشتر نمی‌دهد. به گفته­ی محققان دانشگاه «جیمز مدیسون»، تلاش بیش از حد برای خشنود کردن دیگران، پتانسیل پیامدهای منفی متعددی دارد و شاید باعث پایین آمدن عزت نفس شود یا فرد گرفتار ترس طرد دیگران شود و بعد در تصمیم‌گیری‌های مستقل، با مشکل مواجه شود.»

در عوض، ابتدا به خود احترام بگذارید. اگر تصمیم دارید به دیگران کمک کنید؛ مطمئن شوید هر دوی شما از این فرآیند سود می‌برید و این کمک را از روی علاقه واقعی انجام دهید نه از روی ناچاری یا احساسات و تحث تاثیر قرار گرفتن آنی.

۸- زودرنجی

گاهی اوقات مردم، کوچک‌ترین مسایل را هم خیلی جدی می‌گیرند که باعث رنجش آن‌ها می‌شود. اینکه شما زودرنج هستید؛ باعث دور شدن دیگران می‌شود و از ارزش شما نزد دیگران می‌کاهد.

در اینجا هم مرز باریک و ظریفی میان اعتراض و دخالت به یک مسئله یا تحمل و رنجش از آن وجود دارد. برخی اوقات باید با قاطعیت نظرتان را درباره­ی یک موضوع بگویید تا قدرت و نشاط و کیفیت زندگی‌تان را افزایش دهید و گاهی اوقات باید یک مسئله را خیلی جدی نگیرید و برایش اهمیت قائل نباشید تا به انعطاف‌پذیری برسید.

براساس یک مطالعه­ی تحلیلی، محققان به این نتیجه رسیده‌اند که «آگاهی و انعطاف‌پذیری عاطفی در موقعیت‌های سخت و چالش‌برانگیز، نه تنها زندگی افراد را بهبود می‌بخشد؛ بلکه ممکن است باعث تقویت روابط شود و بتوانند فرصت‌های بیشتری برای رشد و ارتباط پیدا کنند.»

اگر همیشه سخت و خشن و غیرمنعطف درباره­‌ی رفتار و اعمال دیگران ظاهر شویم؛ شاید دیدگاه آن‌ها درباره­‌ی ما تغییر کند.

خبر خوب این است که همه­‌ی ما می‌توانیم این عادت را تغییر دهیم و باهوش‌تر باشیم. به ویژه اگر قصد دارید یک فرد الهام‌بخش برای دیگران باشید؛ باید هوش هیجانی خود را تقویت کرده و از زودرنجی فاصله بگیرید.