مدیریت و کسب‌وکار

در این صفحه می‌خواهیم درباره هر چیزی در حوزه مدیریت و کسب‌وکار صحبت کنیم؛ از سرگذشت شرکت‌های معروف دنیا تا داستان‌های موفقیت و شکست افراد بزرگ، درس‌های مدیریتی، اصول راه‌اندازی کسب‌وکارها و جدیدترین مطالعات صورت گرفته در زمینه‌های تجاری

نقشه گنج: نگاهی به تاریخچه و مسیر موفقیت پیام‌رسان تلگرام

نقشه گنج: نگاهی به تاریخچه و مسیر موفقیت پیام‌رسان تلگرام

همیشه نباید اپل و مایکروسافت باشید تا موفق خطاب شوید.  همیشه نیازی نیست یک میلیارد کاربر داشته باشید و شرکتی چند ده میلیاردی  در بازار بورس را اداره کنید تا جزو فهرست موفق‌ترین شرکت‌های دنیا قرار  گیرید.  موفقیت تعریف خاصی ندارد. همین‌که اپلیکیشن شما تنها برای چند ثانیه قطع  شود و روی کل دنیا تاثیر بگذارد، شما فرد و شرکت موفقی هستید.  کافی است ایده و خلاقیتی را خوب پیاده‌سازی کنید تا صدها نفر دیگر از روی  شما کپی کنند و دنباله راه شما را بگیرند.  اجازه بدهید کمی درباره تلگرام صحبت کنیم و اینکه چرا موفق است، در  حالی‌که از بسیاری رسانه‌های اجتماعی کاربران کمتری دارند و هیچ روش  کسب‌وکاری یا درآمدزایی ندارند
چگونه همه اجناس‌مان را یک شبه بفروشیم؟

چگونه همه اجناس‌مان را یک شبه بفروشیم؟

شاید شما هم این اصل معروف بازاریابی را در کتابی یا جایی خوانده  باشید: «مردم بر اساس احساس خرید می‌کنند و سپس تصمیمات اتخاذ‌شده را بر  مبنای منطق توجیه می‌کنند.»  این اصل در بسیاری از کتاب‌ها و مقالات بازاریابی ذکر شده و در بازاریابی  «انگیزشی» یک اصل اساسی و محوری است. چه چیزهایی «احساس» مردم یا خریداران  را برانگیخته می‌کند؟  مشوق‌های مردم برای خرید کدام‌ها هستند؟ چگونه می‌توان نیازهای اولیه بازار  و مشتریان را درک کرد و بعد به دنبال رفع آن‌ها بود؟ چرا گاهی اوقات برای  بازاریابی هزینه‌های گزافی می‌کنیم ولی ثمربخش نیست؟
برای ده سال بعد کار کنید؛ نگاهی به تاریخچه و مراحل شکل‌گیری ایده شرکت اوبر

برای ده سال بعد کار کنید؛ نگاهی به تاریخچه و مراحل شکل‌گیری ایده شرکت اوبر

 اولین شرکتی که ایده سفارش تاکسی با اپلیکیشن را مطرح و پیاده‌سازی کرد، شرکت اوبر بود. نام «اوبر» (به انگلیسی uber) ریشه در لغات آلمانی دارد (über) و به معنی فوق‌العاده یا  superاست.

این شرکت در سال ۲۰۰۹ در شهر سان‌فرانسیسکو تاسیس شد. ایده شکل‌گیری اوبر این بود که هر فردی در هر نقطه‌ای از شهر است بتواند تنها با فشردن یک گزینه روی گوشی تلفن همراه به نزدیک‌ترین تاکسی و راننده دسترسی یافته و مسافرت‌های درون‌شهری خود را انجام دهد.

این ایده در شرایطی مطرح شد که هنوز بازار اسمارت‌فون‌ها به شکل فعلی که می‌شناسیم نبود و بسیاری از مردم هنوز از گوشی‌های تلفن همراه قدیمی استفاده می‌کردند؛ بسترهای اینترنتی و ارتباطی چنان گسترده نشده و شبکه‌های موبایل 3G حاکم بودند.

اما تراویس کالانیاک و گرت کمپ؛ موسسان اوبر برای ده سال بعد برنامه‌ریزی می‌کردند و نمی‌خواستند خیلی سریع به سود و موفقیت برسند.
کارمندان با ضریب هوشی بالا را استخدام کنیم یا کارمندان با هوش هیجانی بالا؟

کارمندان با ضریب هوشی بالا را استخدام کنیم یا کارمندان با هوش هیجانی بالا؟

یک باور عمومی می‌گوید افراد موفق ضریب هوشی (IQ) بالاتری دارند و  باهوش هستند. به نظر می‌رسد یکی از عوامل موفقیت در کسب‌وکارها دارا بودن  هوشمندی بیشتر باشد. روزانه هزاران مقاله درباره تقویت ذهن و IQ منتشر  می‌شود و به مردم آموزش می‌دهند چگونه کارهای خود را هوشمندتر انجام دهند  تا در زندگی و تجارت موفق‌تر باشند اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد هوش  هیجانی (EQ) نیز نقش به‌سزایی در موفقیت افراد دارد و شاید از IQ هم مهم‌تر  است. یک روان‌شناس اصرار دارد اگر شما دایم به دنبال هوشمندی بیشتری هستید  تا موفق‌تر شوید، وقت خود را تلف می‌کنید.
کارمند عزیز: دیرخوابی ممنوع؛ چرت نیم‌روز الزامی!

کارمند عزیز: دیرخوابی ممنوع؛ چرت نیم‌روز الزامی!

تحقیقات جدید نشان می‌دهد یکی از روش‌های افزایش بهره‌وری و تمرکز کارمندان در محل کار، اصلاح الگوی خواب آن‌ها است. شرکت‌های پیشرو و فناوری‌محور در سراسر جهان، رویکردها و راه‌کارهای متفاوتی برای جبران کسری خواب کارمندان‌شان در پیش گرفتند که برخی واقعا جالب و شاید تأمل‌برانگیز هستند. آخرین نمونه، راه‌اندازی اتاق‌های چرت در شرکت‌های ژاپنی و الزام کارمندان به خواب نیم‌روز است.
چگونه ذهن کارمندان را برای خلاقیت بیشتر پرورش دهیم؟

چگونه ذهن کارمندان را برای خلاقیت بیشتر پرورش دهیم؟

 برخی از مدیران پیرو تئوری استخدام افراد خلاق و مبدع هستند و اعتقاد دارند باید شرکت‌ها از افراد با ذهن‌های بسته، سنتی و غیرمولد خالی شوند.

برعکس این نظریه؛ برخی دیگر از کسب‌وکار به دنبال افزایش خلاقیت در محیط کار و پرورش کارمندانی با ذهن‌های خلاق هستند. آن‌ها اعتقاد دارند خلاقیت یک کالای وارداتی نیست و نباید منتظر ورود آن به درون کسب‌وکار بود؛ بلکه باید فرآیندی مولد و درون‌زا باشد.

برخی از کارمندان به طور ذاتی منحصربه‌فرد و با ایده‌هایی ناب و ویژه هستند اما به این معنی نیست که دیگر کارمندان خلاقیت کمتری دارند یا اینکه باید آن‌ها را اخراج کرد.

هر فردی توانایی‌هایی دارد که باید زمینه و شرایط شکوفا شدن آن مهیا شود. اجازه بدهید سراغ چندین ترفند ساختن کارمندان خلاق‌تر با ذهن‌هایی پویاتر برویم:
آیا هنوز باید بهترین و شایسته‌ترین افراد را استخدام کنیم؟

آیا هنوز باید بهترین و شایسته‌ترین افراد را استخدام کنیم؟

در دهه دوم قرن ۲۱ زندگی می‌کنیم!  به یک کارمند فوق ستاره نیاز داریم یا کارمندی عادی ولی وظیفه‌شناس و کاربلد؟  در استخدام‌ها باید باهوش‌ترین و شایسته‌ترین افراد را پذیرش کنیم یا افرادی با تجربه‌ها و تخصص‌های مختلف؟  تیم کاری به چند نابغه نیاز دارد یا چند نیرو با هوش متوسط ولی دانش‌ و تجربه بالا و اندکی هم انگیزه؟  این‌ها سوالات جدی هستند که مدیران قرن ۲۱ باید درباره‌شان فکر کنند و جواب‌هایی روشن و صریح همراه با منطق درست داشته باشند!
مدیران هزاره سوم اینجا هستند: ۴ روشی که مدیران جوان در حال تغییر محیط‌های کار هستند

مدیران هزاره سوم اینجا هستند: ۴ روشی که مدیران جوان در حال تغییر محیط‌های کار هستند

نیروهای جوان در حال ورود به بدنه مدیریتی کشور و شرکت‌ها هستند. در امریکا و اروپا، Millennials به متولدین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۶ اطلاق می‌شود که اکنون در آستانه چهل سالگی قرار داشته و یک نسل کاری و مدیریتی کارآمد هستند. در ایران، می‌توانیم به نسل متولد ۱۳۵۵ تا ۱۳۷۰ اشاره کنیم که در حال نشستن روی صندلی‌های مدیریتی و رهبری کسب‌وکارها هستند.

بسیاری از پست‌های مدیریت میانی سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ به تسخیر این نسل درآمده و برخی از آن‌ها حتی بالاترین جایگاه‌های تصمیم‌گیری را اشغال کردند.

این نسل نسبت به مدیران قبلی رویکرد و نگرش بسیار متفاوتی دارند. به عنوان نسلی که بومی دیجیتال و ارزش‌محور هستند؛ در حال تغییر قوانین و مناسبات مربوط به ارتباطات، بازخوردها، تیم‌سازی و مدیریت فرآیندها در محل کار هستند.

نگرش آن‌ها نسبت به مشکلات متفاوت است و در نتیجه راه‌حل‌های متفاوتی هم ارائه می‌دهند. غالبا، محیط‌های کاری دارای نسل جوان و تازه‌نفس، کارآمدی بهتری دارند و پویاتر نشان می‌دهند.

در این مطلب می‌خواهیم به دلایل این وضعیت بپردازیم و اینکه عموما این نسل جدید مدیران، چگونه باعث تغییر محیط کار می‌شوند:
چگونه اسپاتیفای باارزش‌ترین استارتاپ استریم موسیقی جهان شد؟

چگونه اسپاتیفای باارزش‌ترین استارتاپ استریم موسیقی جهان شد؟

این روزها کمتر کاربری است که اهل گوش دادن به موزیک و استریم موسیقی باشد ولی با سرویس اسپاتیفای آشنا نباشد. استارتاپی سوئدی که حدود ۱۱ سال پیش در شهر استکهلم راه‌اندازی شد و اکنون بزرگ‌ترین و با‌ارزش‌ترین سرویس استریم موسیقی دنیا است؛ حتی بالاتر از اپل موزیک، ساندکلاود، آمازون موزیک و پاندورا! هم‌اکنون اسپاتیفای بیش از ۲۵۰ میلیون کاربر و ارزشی بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار، در صنعت موسیقی یک غول محسوب می¬شود و شرکت‌هایی مانند اپل و آمازون را به زانو درآورده است. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم چگونه یک استارتاپ کوچک در مدتی کمتر از ۱۰ سال یونیکورن می‌شود و کل صنعت موسیقی دنیا را دگرگون می‌سازد.
مردم چرا حرف می‌زنند و درباره چه چیزی حرف می‌زنند؟

مردم چرا حرف می‌زنند و درباره چه چیزی حرف می‌زنند؟

مردم اغلب عقاید و اطلاعات خود را با کسانی که پیوند اجتماعی دارند، به اشتراک می¬گذارند. در مورد تعطیلاتشان گپ می‌زنند، از فیلم‌ها انتقاد می¬کنند یا در مورد رستوران‌ها اظهار نظر می‌کنند. پشت همکارانشان غیبت می‌کنند، در مورد مسائل مهم سیاسی بحث می‌کنند و در مورد آخرین شایعات ورزشی صحبت می¬کنند.

در گذشته این ارتباطات بیشتر حضوری و کلامی بوده، ولی امروزه فناوری‌هایی مانند فیس‌بوک، توییتر و پیام‌رسان‌ها، سرعت و سهولت ارتباطات را افزایش داده‌اند.

هر روز، هزاران مطلب در وبلاگ، میلیون‌ها توییت و میلیاردها ایمیل نوشته می‌شوند. چنین ارتباط میان فردی می‌تواند به عنوان «تبلیغ کلامی» یا «ارتباطات غیررسمی هدایت شده» به دیگر مصرف‌کنندگان در مورد مالکیت، استفاده یا ویژگی‌های یک کالای خاص و خدمات فروشندگان‌شان توصیف شود.

تبلیغ کلامی، تاثیر به سزایی بر رفتار مصرف­کنندگان دارد، اما چه چیزی ارتباطات میان­فردی را هدایت می‌کند و چرا افراد در مورد مسائل خاصی صحبت می‌کنند و در مورد دیگر موارد خیر؟